پیش از این که عوامل سریال «بازی تاج و تخت» صحنههای جدیدی از فصل هفتم سریال را در جزیره آرام سن خوآن دی گازتلوگاتکس فیلمبرداری کنند، افراد بسیار کمی از زیباییهای این جزیره اطلاع داشتند. اکنون اما، دستکم برای طرفداران این سریال هیجان انگیز، این مکان به عنوان قسمتی از شهر دراگون استون، قلعه دنریس تارگرین شناخته شده و پس از انتشار این فصل از سریال بیش از 2.500 گردشگر در هر روز به دیدن آن میآیند. شهر دوبروونیک در کرواسی نیز بعد از این که قسمتهایی از شهر به عنوان قلمرو کینگز لندینگ در فصول ابتدایی این سریال به تصویر کشیده شد، شاهد هجوم گردشگران بوده و هنوز پس از شش سال همچنان گردشگران بیشتری به این شهر زیبا سفر میکنند.
به همین شکل، گفته میشود که سری فیلمهای «ارباب حلقهها» نیز که بخشهای زیادی از آن در نیوزیلند فیلم برداری شده نقش مهمی در رشد 50 درصدی توریسم در این کشور از زمان پخش قسمت اول در سال 2001 تا 2018 داشته است. به گفته وزیر توریسم نیوزیلند، در این مدت از هر 3 نفر گردشگر خارجی که به این کشور سفر کردهاند، گفتهاند که تجربهای شبیه شخصیتهای این سه گانه در میانه زمین داشتهاند و از هر 5 نفر نیز یک نفر گفته است که فیلم «هابیتها» در انتخاب این کشور توسط آنها برای گردشگری نقش داشته است.
به طور خلاصه میتوان گفت در حالی که لوکیشن یابهای هالیوود اکثراً نادیده گرفته میشوند، اما شغلهای جالب و بسیار موثری دارند. از این رو میتوان گفت که کسی بهتر از آنها وجود ندارد که در مورد زیباترین و بکرترین نقاط جهان سوال شود، زیرا آنها کسانی هستند که زمان زیادی از عمر خود را صرف پیدا کردن چنین نقاطی کردهاند. در ادامه این مطلب در صحبتهایی که با سه لوکیشن یاب مشهور شده میخواهیم زیباترین نقاط جهان به انتخاب آنها را به شما معرفی کنیم.
چه چیزی یک مکان را به انتخاب خاص لوکیشن یابهای هالیوود تبدیل میکند؟
جارد کانون که بیش از 23 سال از عمر خود را صرف پیدا کردن لوکیشنهای زیبا برای فیلمهای هالیوودی کرده و نیوزیلند را برای فیلمبرداری سری فیلمهای «ارباب حلقهها» انتخاب کرد در این باره چنین میگوید: «برای بدست آوردن دانشی فراگیر از یک کشور باید بتوانید از طریق شبکههای مختلف تحقیق کرده و ارتباط برقرار کنید که بدین منظور باید همواره مهارت و تجربه شما در حال صیقل خوردن باشد. داشتن دانش عمیق از کشور مذکور بسیار مهم است اما ممکن است وارد کشوری شوید که قبلاً به آن سفر نداشتهاید یا از شما بخواهند چیزی را پیدا کنید که قبلاً مشابه آن از شما خواسته نشده است. اینجاست که توانایی شما در ارتباط برقرار کردن با افراد، درخواست کمک و انجام تحقیقات موثر برای فراهم کردن لوکیشن مناسب برای یک پروژه حیاتی خواهد بود».
پل منوارینگ، افسر سابق ارتش بریتانیاست که در ساخت بیش از 500 تبلیغات تلویزیونی و موزیک ویدیو نقش داشته است، در مورد قابلیتهای مورد نیاز برای موفقیت در عرصه پیدا کردن لوکیشن برای فیلمهای بزرگ هالیوودی چنین میگوید: «قابلیت انطباق، عکسبرداری مناسب، تواناییهای مدیریت پروژه، مهارتهای فردی، صبر، پشتکار، تواناییهای نقشه خوانی، دیدگاه خلاقانه، مهارتهای مناسب در مذاکره و علاقه به فکر کردن به ماورای ظاهر» در این عرصه بسیار مهم هستند.
زیباترین لوکیشنها از نظر این کارشناسان چه جاهایی بوده است؟
کانون میگوید: «در فیلمهای ارباب حلقهها، لوکیشن محبوب من کوه رواپهو بود. این کوه اولین لوکیشن من در مقیاس بزرگ بود که باید آن را مدیریت میکردیم که چالشی بزرگ و لذت بخش برایم بود. ما در لوکیشنهای بسیار متفاوتی در این پارک ملی فیلمبرداری داشتیم در حالی که سه گروه از سه فیلم متفاوت به طور همزمان در آن نقطه کار میکردند». وی در ادامه میگوید: «وقتی که یک کولاک شدید رخ داد و چادرهای ما را فرو ریخت و فیلم برداریها را متوقف کرد، باید خیلی سریع واکنش نشان میدادیم که خود را به شیبهای کمتر برسانیم به طوری که بتوانیم به فیلمبرداریهایمان ادامه بدهیم. با فیلمبرداری در آنجا من با بسیاری از مردم محلی دوست شدم، که برخی از آنها هنوز هم با من کار میکنند و از مورد اعتمادترین همکارانم به شمار میآیند. من برای همیشه ارتباطی بسیار نزدیک با آن کوه و منطقه خواهم داشت».
پانچو کاساگرانده از یک استودیو فیلمسازی میگوید که محبوبترین لوکیشن او دشتهای وحشی آمریکای جنوبی هستند: «در آرژانتین مناظر خیره کنندهای وجود دارد، به خصوص در سالتا، کاتامارکا و منطقه جوجوی در شمال غربی آرژانتین به خاطر بیابانهای دیگر جهانیشان. در مورد لوکیشنهای جنگلی، جنگل توکمان و برای مناظر زمستانی نیز پاتاگونیا در آرژانتین».
سختترین کار در عرصه انتخاب لوکیشن فیلم کدام بوده است؟
منوارینگ که علاقه خاصی به سواحل غربی اسکاتلند دارد میگوید: «سختترین لوکیشنها همیشه آنهایی هستند که کارگردان دیدگاه خاصی در ذهن خود دارد. یک بار از من خواسته شد یک لوکیشن مربوط به باغی با ارتفاع 150 فوت پیدا کنم با درختانی همیشه سبز در سمت جنوبی و دسترسی داشتن به جادهای در پشت درختان برای استقرار یک جرثقیل هیدرولیک 150 فوتی. فیلمبرداری در زمستان صورت میگرفت اما صحنه برای فصل تابستان بود، به همین دلیل باید تغییراتی در نمای لوکیشن ایجاد میکردیم زیرا تهیه کننده میخواست با نور مصنوعی لوکیشن را از پشت روشن کند. این کار بسیار سخت بود». وی در ادامه میگوید: «در پروژهای دیگر باید پل لندن، مترو لندن و فضای خارجی کاخ باکینگهام را همزمان میداشتیم. نمیتوانم بگویم به چه تعداد مجوز برای هر کدام از این لوکیشنها نیاز داشتم و مقدار برنامهریزی لجستیکی و مذاکره با مسئولان مختلف به خصوص پلیس تا چه حد زیاد بود».
چگونه میتوانید مکانهایی چنین دست نخورده و بکر را پیدا کنید؟
منوارینگ، که حدود نیمی از زندگی خود را در جادهها گذرانده در این باره میگوید: «آنها به یکباره ظاهر میشوند. همه چیز دچار تغییر میشود. مردم مکانهای خاص را فراموش میکنند و نسل بعدی آنها را پیدا میکنند». به نظر میرسد که تعهد کاری و وقت گذاشتن فاکتورهای اصلی در این امر باشند. برای مثال، کانون بیش از 4 سال را به گشت و گذار در نیوزیلند از طریق زمینی و هوایی گذرانده تا لوکیشنهایی مناسب برای فیلم «هابیتها» پیدا کند.
جدای از ایسلند و ایرلند چه مکانهایی در جهان بهترین هستند؟
منوارینگ میگوید: «به نظرم قزاقستان یک منبع بسیار زیبا و دست نخورده است»، در حالی که کاساگرانده میگوید: «در آمریکای شمالی، به نظر من پرو و برزیل بهترین لوکیشنهای فیلم برداری خواهند بود». کانون اما همچنان نیوزیلند را ترجیح میدهد اما جاهایی که قبلاً از آنها استفاده نکرده باشد.
او در این باره چنین میگوید: «بخش نورثلند یک منطقه بسیار بکر در این کشور برای فیلم برداری است و همچنان برخی از زیباترین لوکیشنهای نیوزیلند برای فیلم برداری را دارد. در اطراف خلیج آیلندز، نه تنها جزایر خود زیبا هستند بلکه سواحل اطراف برخی از منحصربهفردترین و زیباترین لوکیشنهایی را دارند که میتوانید تصور کنید. من پروژههایی در سالهای گذشته برای این منطقه در نظر داشتهام اما هیچ وقت وارد کار نشدهایم».