نوروز چگونه شکل گرفت؟
همهی کشورها جشنهای ملی و مذهبی زیادی دارند، بیشتر این جشنهای کهن پیدایشی خاص و جالب داشتهاند. ایرانیان از دیرباز به جشن و شادی اهمیت میدانند و برای هر یک از آنها آیین مخصوصی اجرا میکردند. در اینجا میخواهیم دربارهی شکلگیری مهمترین جشن ملی ایرانیان یعنی نوروز باستانی، مطالبی را با شما به اشتراک بگذاریم. اگر شما هم میخواهید بدانید نوروز چگونه به وجود آمد، در ادامه مطلب همراه علاءالدین تراول باشید. بیشتر افراد در این ایام به شهرهای مختلف کشور میروند و از دیدنیهای زیبای ایران بازدید میکنند.
🚩 برای مشاهده تورهای ایرانگردی موجود روی سایت کلیک کنید ⬅ رزرو آنلاین تورهای ایرانگردی
تاریخچه نوروز
در مورد نوروز اطلاعات دقیقی در دسترس نیست به همین دلیل نمیتوان نظر قطعی درباره شکلگیری جشن نوروز داد. طبق شواهد مختلف نظرات متفاوتی در دسترس هستند که با این حال هرچه باشد، مشخصا شکلگیری آن به پیش از دوران هخامنشیان و مادها بر میگردد که در طول زمان دچار تغییراتی شده است. در این قسمت برخی از آیینهای مختلفی را که پژوهشگران در شکلگیری نوروز دخیل میدانند، شرح دادهایم.
عید رستاخیزی
به اعتقاد مهرداد بهار، پژوهشگر ایرانی و فرزند ملکالشعرای بهار، سه هزار سال پیش از میلاد دو عید در آسیای غربی برگزار میشدهاند که یکی از آنها اوایل شروع بهار (عید رستاخیز) و دیگری در اوایل پاییز انجام میگرفته است. بعد از چندین سال این دو عید باهم ادغام شدند و به عید اول بهار تبدیل گشتند. احتمالا عید نوروز در قدیم بین بومیان نجد ایران و قبل از مهاجرت آریاییها مرسوم بوده است. به اعتقاد وی از آنجایی که هیچ اسمی از نوروز در اوستا نیامده، پس نوروز عیدی ملی به حساب میآید.
🚩 برای مشاهده و رزرو هتل های ایران موجود روی سایت کلیک کنید ⬅ رزرو آنلاین هتل های ایران
جشن مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی
در باور اسطورهای، ایزدان گیاهی را ایزدانی میدانستند که مرگشان نشانه آمدن بهار بوده است. به این ترتیب که ابتدا برای مرگ ایزد گیاهی به سوگ مینشستند ولی کمی بعد از زنده شدن ایزد، شادی میکردند زیرا معتقد بودند ایزد گیاهی به آنان لطف کرده و محصولات پرباری خواهند داشت. بر اساس این افسانه و جشن آمدن بهار، یکی از ریشههای شکلگیری نوروز را در این مراسم می دانند.
سوگ سیاوش
اسطوره سیاوش در ایران از جمله افسانههای بسیار کهنی است که با وجود چند هزار سال همچنان مراسمی در برخی مناطق ایران، مربوط به سیاوش صورت میگیرد. وی پهلوانی خوش رو بوده که فردوسی در شاهنامه از او سخن گفته است. سیاوش نشان از باورهای خاص مربوط به کشاورزی، بهار، باران و زندگی گیاه در جوامع آسیاییست. این اسطوره بر اساس دو اصل خیر و شر، تاریکی و بدی قرار دارد. سوگ یا کین سیاوش در روز اول سال برگزار میشد که با این حساب وی در نوروز کشته شده است. با مرگ او خشکسالی فرا میرسد، سپس با رستاخیز سیاوش و پادشاهی پسرش کیخسرو خشکسالی تمام میشود، بهار و نوروز آغاز میگردند. با آمدن آریاییها کم کم اسطوره پروری و ایزد پنداشتن اسطورهها از بین رفتند، از آن پس افرادی مانند سیاوش به پهلوانان ایرانی تبدیل گشتند.
جشن فروردگان
این جشن را میتوان مهمترین آیین موثر در پیدایش جشن نوروز اولیه دانست. در 5 روز آخر اسفند و 5 روز اول فروردین جشنی برگزار میشده که در آن فروهرهای مومن در این مدت به دیدار بستگان رفته و در کنارشان جشن میگرفتند. شاید برایتان سوال پیش بیاید که فروهرها چه کسانی بودند؟ فروهرها ارواح مردگان هستند که سر منشا نام فروردین و آغاز بهار از آنهاست، البته برخی هم آنان را به عنوان همزاد انسانها مینامند. مردم برای اینکه آنها راه خانه را بهتر پیدا کنند بر روی پشت بامهایشان آتش میافروختند. هنگامی که برای بازدید میآمدند، با دیدن خانههای مرتب خوشحال میشدند ولی اگر خانهای نامرتب و شلوغ بود بسیار ناراحت میشدند و بدون طلب خیر برای صاحب خانه سریعا آنجا را ترک میکردند. درواقع با آمدن آریاییها باورهایی مانند فروهر و عید نوروز ایرانیان ساکن نجد، باهم ادغام شدند. از طرفی آریاییها و زرتشتیان اصلا گریستن را دوست نداشتند و این کار بین آنها رواج نداشت.
نوروز و جمشید
نام جمشید به عنوان پادشاه اساطیری ایران در متون پهلوی و اوستا دیده میشود. بر اساس نوشتههای نویسندگان ایرانی و عرب و بر پایهی اشعار فردوسی که در شاهنامه در رابطه با نوروز بیان کرده است، بیشتر این افراد پیدایش نوروز را به جمشید نسبت میدهند. میگویند جمشید تختی ساخت و آن را بردوش گرفتند، یک روز از کوه دماوند بالا رفتند و از بابل فرود آمدند. مردم با دیدن این اتفاق بسیار تعجب کردند و آن روز خاص را نوروز نامیدند.
فردوسی در این مورد چنین میگوید:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرماروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مرآن روز را روز نوروز خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار
در روایتی دیگر شکلگیری نوروز را پیروزی جمشید بر اهریمن میدانند. در آن زمان اهریمن خشکسالی بر زمین فرستاده بود، جمشید به جنگ اهریمن رفت که این نبرد به پیروزی جمشید منجر شد. وی هنگام بازگشت از جنگ، سبزی و تازگی را به سرزمین برگرداند، مردم بسیار خوشحال شدند و به برکت این روز در ظرفی جو کاشتند که هنوز هم در آیین های نوروزی پابرجاست. جمشید پس از بازگشتش به مردم گفت خود را بشویند تا از گناهان پاک شوند و در آن زمان این روز بزرگ را نوروز نامیدند. عدهای هم بر این باورند که روزی جمشید نیشکر را پیدا کرد و وقتی مردم متوجه این کشف بزرگ شدند تعجب کردند.
به فرمان وی از شهد نیشکر، شکر تهیه شد و به مردم هدیه دادند که در آن دوران این روز را نوروز خواندند. همچنین برخی میگویند زمان جمشید نوروز باستانی دو جشن بوده، یکی روز اول فروردین (نوروز کوچک) و دیگری خرداد روز از ماه فروردین یعنی در روز ششم فروردین (نوروز بزرگ) برگزار میشده است.
حکیم عمر خیام راجعبه نوروز در نوروزنامه میگوید که آفتاب هر 365 روز و ربعی از شبانه روز به اول دقیقه حمل باز آید (بنابراین در سال بعد به همسان وقت و روزی كه رفته بود، بدین دقیقه نتوان آمد، چه هر سال از مدت، همی كم شود). هنگامی که جمشید از این موضوع مطلع شد آن را نوروز نامید و پادشاهان سالهای بعد هم به تبعیت از نوروز را جشن میگرفتند.
نوروز در زمان هخامنشیان
با توجه به سنگتراشیهای تخت جمشید، پیشکشها و هدایایی را برای شاهان ایران میبینیم که برخی پژوهشگران آنها را متعلق به عید نوروز میدانند. داریوش اول در زمان پادشاهی خود، نوروز را در تخت جمشید برگزار میکرد. او سکهای را به مناسبت این جشن ضرب کرد که در یک طرف آن سربازی در حال تیراندازی بود. بنیانگذار سلسلهی هخامنشیان یعنی کوروش دوم، در سال 538 قبل از میلاد نوروز را به عنوان جشن ملی اعلام کرد. در این روز در هر سال دستور میداد تا مکانهای عمومی و خانهها پاکسازی شوند، محکومان را میبخشید و به سربازان ترفیع میداد. با اینکه بر روی سنگ نبشتهها اشاره مستقیمی به نوروز نشده است ولی بررسیها حاکی از آنند که مردم با جشن نوروز و آیینهایش آشنایی داشتهاند. در آن دوران این جشن از 21 اسفند تا 19 اردیبهشت برگزار میشد.
نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان
در دوران اشکانیان و ساسانیان جشنهای زیادی در طول سال اجرا میشدند که مهمترین آنها جشن نوروز و جشن مهرگان بودند. پادشاهان ساسانی در نوروز کوچک (پنج روز اول فروردین)، طبقات مختلف مردم را به دیدار خود میپذیرفتند تا دربارهی مشکلاتشان با شخص پادشاه صحبت کنند. فردای ملاقات پادشاه دستور میداد تا حق مردم طبقات مختلف را ادا کنند.
در 25 روز قبل از بهار 12 ستون خشتی درست میکردند که در آنها انواع دانهها مانند برنج، جو، گندم، ارزن و ... میکاشتند و تا 16 فروردین آنها را جمع نمیکردند. برخی شواهد میگویند در زمان ساسانیان سالهای کبیسه رعایت نمیشدند از اینرو در سالهای مختلف، نوروز از یک روز ثابت شروع نمیشد. زمان ساسانیان مردم در روز اول نوروز به روی هم آب میپاشیدند که احتمالا فلسفه این کار به سالهای پیش از آن باز میگردد. در سالهای قبلتر کشور ایران دچار خشکسالی طولانی مدتی شد که ناگهان پس از مدتها بارانی شدید بارید و مردم به برکت آن با خوشحالی روی هم آب میپاشیدند.
بنیانگذار سلسلهی ساسانیان یعنی اردشیر بابکان که در سال 230 میلادی توانسته بود دولت روم را شکست دهد، از آنها خواست تا نوروز را در کشورشان به رسمیت بشناسند و همینطور هم شد. از زمان هرمز اول رسم گردید که مردم شب عید نوروز آتش به پا کنند و عیدی گرفتن حال حاضر ما هم برمیگردد به دوران هرمز دوم که سکه به عنوان عیدی بین مردم رایج شد.
نوروز پس از اسلام
در زمان عباسیان احتمالا خلیفهها برای دریافت هدایای مردم، به استقبال نوروز میرفتند. در سلسلههای سامانیان و آلبویه به نوروز بیشتر توجه شد. ملک شاه سلجوقی در دوران سلجوقیان گروهی از ستاره شناسان ایرانی همچون خیام را گرد هم آورد و تقویم جلالی را درست کردند. بر اساس این تقویم هر 4 سال یک بار تعداد روزهای سال به جای اینکه 365 روز باشد، یک روز بیشتر و 366 شد. با ابداع این تقویم جایگاه این جشن برای همیشه ثابت ماند و یک فروردین به عنوان روز اول عید نوروز تصویب گردید.
جشن نوروز در دوره صفویه نیز برگزار میشد و شاه عباس صفوی در سال 1097، این جشن را در نقش جهان اصفهان برپا کرد. در تمام سالها عید همیشه برگزار میشد ولی در زمان صفویه مخصوصا در دوران میانی آن، نوروز نماد ملیتر و درباریتری به خود گرفت.
نوروز در دوران معاصر
شکلگیری نوروز فراز و نشیبهای زیادی داشته تا به دوران ما رسیده است حتی در زمانهایی حکومتها برگزاری عید نوروز را قدغن کردند. مثلا شوروی سابق برپایی این جشن را در کشورهای آسیای میانه ممنوع کرده بود ولی به دلیل دلبستگی شدید مردم به نوروز، حتی در روستاهای کوچک به صورت پنهانی این جشن را برگزار میکردند. پس از سالها در ۸ مهر سال ۱۳۸۸ طبق نظر کارشناسان سازمان جهانی یونسکو، نوروز ثبت جهانی شد. نوروز، جشنی است با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و در حال حاضر بیشتر از ۳۰۰ میلیون نفر آن را برگزار میکنند. شما میتوانید در مطالب گذشته وبلاگ ما عنوان آداب و رسم ایرانیان در عید نوروز را بخوانید و با آیین این جشن کهن بیشتر آشنا شوید.
دیگر روایت های اسلامی درباره نوروز
گفتهاند "در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که مملو از حلوا بوده را به پیغمبر هدیه دادند و آن حضرت پرسید این چیست؟ گفتند که امروز عید است. حضرت پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. وی فرمود: آری، در این روز که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند: عسکره چیست؟ آن حضرت فرمود: عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس ترک دیار میکنند و سر به بیایان میگذرانند و خداوند به آنان گفت بمیرند و مردند. سپس آنها را زنده مرد و به ابرها فرمان داد ببارند. از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده است. سپس از آن حلوا کمی خورد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرد و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود."
و حدیثی هم از معلی بن خنیس آوردهاند که وی گفت" روز نوروز پیش حضرت بن محمد صادق رفتم. گفت آیا این روز را میشناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ میدارند و به یکدیگر هدیه میدهند. حضرت صادق گفتند سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو میکنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرسند و او را شریک نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد."
امروزه بسیاری از مردم عید را در سفر سپری میکنند و از ایرانگردی و جهانگردی در تعطیلات لذت میبرند. پیشنهاد میکنیم در نوروز با تور نوروز داخلی و تور نوروز خارجی ما همراه شوید تا سفرهای خاطرهسازی را در کنار هم تجربه کنیم.