• امتیاز کلی شما به وبلاگ
  • تا کنون
  • 5 37 1847

سفر با تور ماسوله ماسال قلعه رودخان


15 خرداد ساعت 5 صبح همگی از مقابل هتل هما به سمت فومن راه افتادیم. بعد از حدود 2 ساعت رسیدیم به مجتمع آفتاب درخشان صحرا. حدود 45 دقیقه تا یک ساعت برای خوردن صبحانه فرصت داشتیم. صبحانه به صورت بوفه بود. غذاها کیفیت به نسبت خوبی داشت. بعد از خوردن صبحانه سوال اتوبوس شدیم و پس از حدود یک ساعت لیدر تصمیم گرفت مراسم معارفه رو اجرا کنه، این مراسم یکی از مهمترین قسمت‌های یک تور محسوب میشه. بالاخره شما وقتی با 25 نفر دیگه هم‌سفر میشید باید کمی اطلاعات ازشون پیدا کنید یا نه؟ همه مسافران یکی یکی خودشون رو معرفی کردن، از شغلشون، تحصیلاتشون و سفرهای به یادموندنی‌ای که داشتند برای همه گفتن و همه تا حدودی با همدیگه آشنا شدند..در حین این گفت و شنودها بود که رسیدیم به ترافیک جاده. دورهم بازی کردیم و کلی خندیدیم. از نشون دادن عجیب غریب "بلندی‌های بادگیر" که هیچ‌کس نتونست حدس بزنه تا "سیمان فله" که آخرشم نفهمیدیم چی شد که تصمیم گرفتن برای نشون دادن "سیمان" تا سی بشمرن...
 بازی دست جمعی و گپ و گفت باعث شد از کمی از سختی این راه طولانی کم بشه. توی سفر گروهی همین چیزهای کوچیک میتونه سفر رو برای هر کسی به یادموندنی‌تر بکنه. از سختی سفر که بگذریم دیگه کم‌کم داشتیم به ظهر نزدیک میشدیم و باید برای ناهار فکری می‌کردیم.  لیدرمون تصمیم گرفت تو رستوران اکبر جوجه ناهار رو بخوریم. یک‌ ساعتی برای ناهار وقت گذاشتیم و راه افتادیم سمت هتل.


 توی مسیر تا هتل محل اقامتمون، گشتی هم در موزه میراث روستایی گیلان زدیم. از لحظه‌ای که وارد موزه میراث روستایی گیلان میشید تا لحظه‌ای که از اینجا خارج میشید انگار در حال قدم زدن در روستاهای استان گیلان هستید. توی این موزه شما با فرهنگ روستایی آشنا میشید و خونه‌های قدیمی و روستایی رو از نزدیک می‌بینید.

 

 

 

 

 


چیزی که نظر همه ما رو به خودش جلب کرد این بود که این خونه‌ها همون خونه‌های قدیمی و با قدمت 100 ساله‌اند که از بخش‌های مختلف استان به اینجا آورده شدند. همه اجزای این خونه‌ها در ابتدا شماره گذاری شده و به اینجا انتقال داده شده و وقتی در این موزه جاشون مشخص شده دوباره روی هم گذاشته شدند. تقسیم بندی‌های این موزه هم به قسمت معماری در استان گیلان توجه داشته و هم به بعد فرهنگی و آداب رسومش. اینجا زنان با لباس‌های محلی حضور دارند و مشغول پختن نان هستند. بازی‌های سنتی رو می‌تونید ببینید و از بازارچه‌هایی که در این موزه وجود داره صنایع دستی مردم رو خریداری کنید.حدود یک ساعت برای دیدن این موزه وقت گذاشتیم و رفتیم سمت هتلمون.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 بالاخره رسیدیم به هتل معین فومن. همه برنامه‌ریزی‌ها از قبل انجام شده بود. همه اتاق‌ها مشخص بود و رومینگ لیست یا چیدمان اتاق‌ها از چند روز قبل از سفر برای رزرواسیون هتل فرستاده شده بود. خلاصه مهمان‌ها همه به اتاق‌هاشون رفتن تا استراحت کنند و برای دو روز آینده این سفر انرژی داشته باشند.
تا حالا توی مزرعه چای بودید؟ اصن تا به امروز توی مزرعه چای خوابیدید؟ اگر جوابتون منفیه پس بهتون پیشنهاد میکنم چند شبی در هتل معین فومن اقامت کنید. این هتل وسط مزرعه چای قرار داره. پنجره اتاق‌هاش رو به این مزرعه فوق‌العاده زیباست و صبح با دیدن طلوع خورشید روزتون ساخته میشه سرشار از حس خوب و انرژی خوب می‌شید. 
با توجه به اینکه دیر به هتل رسیده بودیم تصمیم گرفتیم گشت ماسوله رو موکول کنیم به فردا صبح اول وقت. شب اول آزاد بودیم و قدمی تو محوطه هتل زدیم و از هوای خوبش لذت بردیم.

 

 


صبح ساعت 8:30 قرار شده بود جمع شیم تا بریم سمت ماسوله. لیدرمون می‌دونست توی تعطیلات جاده منتهی به ماسوله شلوغ خواهد بود پس زودتر از معمول به سمت ماسوله حرکت کردیم. حدود یک ساعتی توی راه بودیم، نزدیکای ماسوله ترافیک جاده کمی بیشتر شد. به ماسوله رسیدیم و چند ساعتی به همه فرصت داده شد تا برای خودشون در این روستای پلکانی گشت و گذاری داشته باشند. مسیری که لیدرمون ما رو برد از داخل ماسوله و بازار سنتی به سمت آبشار بود. 
توی بازار سنتی ماسوله می‌تونید انواع خوراکی‌ها و سوغاتی‌های شمالی رو پیدا کنید. رستوران‌های مختلفی هم وجود داره که می‌تونید ناهارتون رو اونجا صرف کنید. ما چون برنامه گشت ماسال هم داشتیم پس تصمیم گرفتیم ناهار رو در ماسال بخوریم. شهر ماسال زیبایی‌‌های زیادی داره ما ناهار رو در رستوران خزر خوردیم و راهی ییلاق شدیم.

 


ییلاقات ماسال در این فصول گرم از مقاصد پر طرفدار برای مسافرین و بومی‌های این منطقه‌ست. چون امکان رفتن به ییلاق با اتوبوس خودمون نبود، دم رستوران سوار بر مینی‌بوس محلی که از قبل هماهنگ شده بود شدیم و رفتیم به سمت ییلاق. از جاده پر پیچ و خم در دل جنگل عبور کردیم. هوا خنک بود و مه دور و برمون رو گرفته بود. آهنگ رو خاموش کردیم تا از صدای طبیعت و این همه زیبایی لذت ببریم. این ییلاقات هر کدوم اسم‌های مختلفی دارند، اولسبلانگاه، سوئه‌چال و...
ما مقصدمون یکی از زیباترین ییلاق‌های این منطقه بود که متاسفانه با وجود مه شدیدی که اطراف ما رو گرفته بود نمی‌تونستیم جایی رو ببینیم...از ماشین پیاده شدیم و کمی قدم زدیم و عکس گرفتیم و تصمیم گرفتیم برگردیم پایین‌تر که مه کمتری باشه تا چایی بنوشیم و بتونیم عکسهای بهتری بگیریم.

 


با مینی‌بوس محلی پایین اومدیم و چاییمون رو در فضای باز یک رستوران نوشیدیم. سوار اتوبوس شدیم. دیگه وقتش بود سوغاتی‌هامون رو بخریم. مگه میشه بری فومن  و کلوچه فومن و چایی نخری؟ پس تصمیم این شد توی مسیر برگشت سری به کلوچه فروشی که رانندمون میشناخت بزنیم تا بتونیم سوغاتی‌هایی که میخوایم رو بخریم. کلوچه‌های فومن داغ داغ و از تنور در اومده رو خریدیم و رفتیم سمت هتل.
قرار گذاشته شد که بعد از برگشتن از ماسال و استراحت، در رستوران هتل دور هم جمع بشیم و گپ بزنیم، از وقایع تور بگیم و نظرات همدیگر رو بشنویم. با توجه به اینکه همه خسته بودند و فردا صبح هم باید ساعت 7:30 اتاق‌ها رو تحویل می‌دادیم، فرصت زیادی نداشتیم و سعی کردیم از همین فرصت کم هم استفاده کنیم وبه قدر کافی از نظرات با خبر بشیم.
روزآخر بالاخره رسید و هیچ کسی دوست نداره به تهران برگرده. انقدر هوای فومن خوب بود و این سفر خوش گذشت که فکر برگشتن به تهران هممون رو ناراحت کرده بود. دم هتل عکس‌های یادگاری گرفتیم و سوار بر اتوبوس رفتیم به سمت قلعه رودخان. 


اتوبوس رو نزدیک در ورودی قلعه پارک کردیم و رفتیم سمت قلعه. پایین قلعه بازارچه‌های مختلفی هست که می‌تونید خوراکی و سوغاتی بخرید. بارتون رو خیلی سنگین نکنید، توی مسیر ایستگاه‌های مختلفی وجود داره که خوراکی و نوشیدنی خنک رو می‌تونید خریداری کنید. اگر با خودتون کمی آجیل همراه داشته باشید  که با خوردنشون انرژی بگیرید خوبه. آهسته و آروم قدم برداشتیم و پله‌ها رو بالا رفتیم. علاوه بر این پله‌ها مسیرهای محلی هم وجود داره که توصیه می‌کنیم اگر با کوهنوردی آشنا نیستید و یا تنها سفر می‌کنید سمت این مسیرها نرید. 


نمیشه دقیق گفت چقدر طول میکشه تا به قلعه برسید، بستگی به فصل سفر و شلوغی قلعه، آب و هوای منطقه، و صد البته توانایی‌های بدنی خودتون همه چیز فرق میکنه.
ما با توجه به همه اینها یک ساعت برای رفت و یک ساعت برای برگشت در نظر گرفتیم و یک ساعتی هم برای دیدن و گشتن قلعه.
مسیر سختیه و یک سری از همسفرهامون همون اول راه تصمیم گرفتن تا قلعه ما رو همراهی نکنند و همون پایین در بازارچه قپمی بزنند و چایی بخورن.
 با بقیه همسفرهامون این مسیر سخت رو شروع کریم. به آبشار که رسیدیم چندتا دیگه از همسفرهامون تصمیم گرفتند منتظر بمونند تا ما به قلعه بریم و برگردیم. برای رسیدنبه قلعه باید خیلی صبور بود و آهسته و پیوسته پیش رفت. توی مسیر هر ایستگاهی بود کمی نشستیم و نفسی تازه کردیم و دوباره مسیر رو ادامه دادیم.


قلعه در محاصره درخت‌هاست و تا بهش نزدیک نشید نمی‌تونید ببینیدش. اما وقتی ببیند به کجا رسیدین از عظمت این دژ مستحکم متعجب میشید و صد البته خستگی راه یادتون میره و پر انرژی تر شروع میکنید به گشتن قلعه. این قلعه از زمان ساسانیان به جا مونده و در دروه های مختلف بازسازی شده و ازش استفاده میشده. 

 


چون طبق برنامه ریزی‌هامون کمی عقب افتاده بودیم و از طرفی باید برمی‌گشتیم تهران و ممکن بود به ترافیک برگشت  بر بخوریم، بییست دقیقه بیشتر برای دیدن این دژ وقت نداشتیم. همه شروع کردیم به عکاسی و گشتن قلعه و بعد از اون همگی با هم از پله‌ها اومدیم پایین. رسیدیم تا بازارهای دم قلعه و کمی خرید کردیم و سوار اتوبوس شدیم تا بریم رستوران و ناهارمون رو بخوریم.
بعد از خوردن ناهار هم یواش یواش دیگه حرکت کردیم سمت تهران. توی مسیر ترافیک چندانی نبود و ما بعد از توقف توی رودبار برای خرید زیتون و زیتون پرورده  راهی تهران شدیم و ساعت ۲۳ دم هتل هما از همسفرهامون خداحافظی کردیم .

 

کاربر محترم : نظرات و تجربیات شما در خصوص سفر با تور ماسوله ماسال قلعه رودخان به سایر کاربران در انتخاب های خود کمک می کند.در صورت ثبت نظر با نام کاربری،همان لحظه فعال می شود و در غیر این صورت پس از بررسی فعال می شود.

نام شما

عنوان نظر شما
  • امتیاز کلی شما به وبلاگ
  • عالی
  • تا کنون
  • 5
شرح نظر شما