مطلب را با عکسی در آغاز صفحه شروع کردیم که بخشی از گل های ارسالی برای افتتاحیه علاءالدین تراول بود که طبق تخمین های 4 سال پیش نزدیک به یک میلیارد تومان گل از سوی دوستان و رفقاء و همسفران و مدیران آژانس ها و مدیران هتل ها و ایرلاین ها فرستاده شده بود که ورودی برج آرتمیس و پیاده روهای دور برج مملو بود از تاج های گل و حالا دوباره به روز 15 آذر رسیدیم و این روز برای ما علاءالدینی ها یک روز خاص است ، نیمه آذر سال 1395 بود که بزرگ ترین جشن افتتاحیه گردشگری تاریخ گردشگری ایران برگزار شد و بیش از سه هزار نفر دور هم جمع شدند تا آغاز به کار برند گردشگری علاءالدین تراول را جشن بگیرند. امیرحسین جعفری و آتوسا گودرزیان مصمم بودند تا با یک برنامه ریزی حرفه ای ، استارت آژانس مسافرتی سفرهای علاءالدین را به گونه ای بزنند که در خاطرات همه بماند.
حالا 4 سال از آن روز گذشته است ، یعنی 1460 روز و هر روزش پر از کار و تلاش بوده است و در این مدت ، همه فعالان گردشگری ایران به خوش نامی از علاءالدین تراول یاد می کنند و در ذهن مشتریان یک برند مسافرتی مشتری محور ثبت شده است، اگر بخواهیم این 4 سال را مرور کنیم و پستی ها و بلندی های مسیرمان را بگوئیم ، حرف های زیادی داریم برای گفتن و شاید آغاز پنجمین سال فعالیتمان دلیلی باشد برای بررسی این روند...
همه چیز از آنجایی شروع شد که روزی روزگاری امیرحسین جعفری تصمیم گرفت کانون جهانگردی دانشجویان را تاسیس کند و همین فعالیت در سال 1378 باعث آغاز یک جریان شد و آن جریان گردشگری امیرحسین جعفری بود و دیگر از 20 سال پیش به بعد همه فکر و ذکر و تلاش ایشان در مسیر گردشگری بود، هر روز تورهای یک روزه دانشجویی برگزار می کرد و نمایشگاه های گردشگری و فعالیت های تفریحی و آموزشی ، کار به جایی رسید که در آن سال ها تور زمینی دور اروپا را با کمک سایر دوستان از دانشگاه اجرا کرد و حتی تورهای لبنان و سوریه و در سال 1379 موجی از سفر دانشجویی به سوی کیش را به راه انداخت که مسئولین مرتبط معاونت دانشجویی وزارت علوم در کارها همراهی می کردند و این شد که 4 سال دانشجویی پر کار در حوزه گردشگری رقم خورد و حالا او 23 سال داشت و پر از شور و نشاط برای آینده گردشگری ایران
امیرحسین جعفری پس از دوره دانشجویی و در راه نقشه راه خود که همانا داشتن یک شرکت مسافرتی تمام عیار بود در سال های 1383 و 1384 در آژانس های مسافرتی از جمله گشت دانشوران و همای رحمت و آسیا 2000 فعالیت کرد و از اواخر 1384 وارد قدس گشت شد ، آن روزها رویای هر فعال گردشگری قدس گشت بود چرا که هفته ای 20 تا 30 تور داشت و کارخانه تولید لیدر بود و از آن سال ها شروع کرد به پس انداز و سرمایه گذاری برای آغاز زیرساخت تاسیس شرکت آینده گردشگری خود وطی 5 سالی که در قدس گشت بود ، اکثر هفته ها در تور داخلی یا خارجی بود و آن روزها ، انعام یکی از جذاب ترین درآمدهای تورگردانی بود که به دلیل شرایط اقتصادی ، هدایا و انعام های زیادی داده می شد و در همین حین در سفرهای خارجی مختلف اروپایی همراه گروه ها بود و در دانشگاه و آوای جلب سیاحان به عنوان استاد دانشگاه حضور داشت و زیر ساخت ها را پایه ریزی می کرد.
دی ماه 1388 بود و او 29 ساله شده بود و یک مدیر اجرایی قدرتمند در قدس گشت که هلدینگ مارکوپولو که میخواست شرکت هایش را تاسیس کند از او برای تاسیس شرکت و سهامدار شدن و عضو هیئت مدیره شدن دعوت کرد و در آن روزها که او عاشق قدس گشت بود به دلیل آینده بهتر ، استعفا داد و مدیرعامل ایرانگردی مارکوپولو شد و سهامدار مارکوپولو و سپس بخشی از ملک هلدینگ مارکوپولو را خرید و در پروژه های دیگر نیز سرمایه گذاری کرد و نزدیک به 7 سال تلاش و کار و کوشش و حضور در بازارهای جهانی و کشورهای مختلف و ارتباطات گسترده به نقطه ای رسید که دیگر مارکوپولو برایش کوچک شد و به شهریور 1395 رسید و نقشه های بزرگی که در سر داشت باید پیاده سازی می شد و این شد که یک شرکت مسافرتی فعال و آماده را خریداری کرد و ظرف مدت کوتاهی تغییر نام و هیئت مدیره داد و با سرمایه چند میلیارد تومانی طبق روزنامه رسمی شرکت ، هزینه های راه اندازی را پرداخت نمود ، اما داستان از سال 1391 در مسیر دیگری قرار گرفته بود و از 1 مهر 1391 بود که آتوسا گودرزیان به عنوان همسر و همراه کاری و قائم مقام او در کارها ، همراه شبانه روزی او شد و این دو نفر در تلاشی شبانه روزی از مهر 91 تا مهر 95 و در طی 4 سال موفق شدند یک تیم دو نفره قوی برای تاسیس علاءالدین تراول تشکیل دهند.
خوب شاید برایتان جالب باشد که در یک مدت کوتاه دو سه ماهه چگونه علاءالدین تراول راه اندازی و در 15 آذر 1395 تاسیس شد ؟ پاسخ این است که امیرحسین جعفری و آتوسا گودرزیان به یک تصمیم رسیده بودند و آن تصمیم این بود که میخواستند این کار را انجام دهند و هیچ چیز نمی توانست جلویشان را بگیرد حتی نامه ها و پیامک های تخریبی که توسط برخی از مخالفان راه اندازی شرکت ارسال شده بود، اینجا بود که همه کمک کردند از دوستان و رفقاء تا اعضاء خانواده و هر کسی هر چقدر که توانست کمک کرد تا این دو جوان بتوانند آرزوهای خود را در داشتن یکی از ده آژانس مسافرتی برتر ایران محقق کنند و این بود که تجهیزات آخرین مدل و با بهترین کیفیت خریداری شد و قدرتمند ترین شبکه کامپیوتری پیاده سازی شد و همه چیز آماده شد برای جشن تاسیس ، بالن در آسمان فرمانیه بود ، اتوبوس های توریستی در خیابان پاسداران از پائین به بالا می رفتند ، گروه های موسیقی محلی در حال اجرا بودند و از سراسر ایران میهمانان آمدند ، مدیران هتل ها که سنگ تمام گذاشتند و همه آمدند و شبی باشکوه رقم خورد تا یکی از ده شرکت مسافرتی مطرح ایران آغاز کند.یک سرچ در گوگل با عنوان افتتاحیه سفرهای علاءالدین ،خیلی از خبرهای آن زمان را به شما نشان می دهد.
حالا مساله اداره شرکت پس از این همه سرمایه گذاری ، منابع انسانی بود و خوب تعداد بالایی کارمند برای این شرکت لازم بود ، شرکتی که برای کارمندانش بهترین سرویس پذیرایی را در برج آرتمیس فرمانیه هماهنگ کرده بود و از تاسیس علاءالدین تا امروز و طی این 4 سال حدود 180 نفر وارد تیم شده اند و همیشه به صورت اکتیو تا 80 نفر در تیم حضور داشتند...
اما یک روز همه چیز خراب شد ، کرونا آمد ، گردشگری خوابید و همکاران یا خودشان استعفا دادند و رفتند چون کار نبود و تعدادی هم در اواخر مرداد 1399 توسط مدیرعامل تعدیل شدند و از تیم 80 نفره فقط 20 نفر باقی ماند و تصور کنید یک دورهمی دوستانه و دنیای جذاب یک تیم بزرگ 80 نفره از هم پاشید به خاطر کرونا و در شهریور ماه بود که خیلی مشکلات به وجود آمد.
کرونا درس های زیادی به گردشگری ایران و جهان داد ، دوست و دشمن را نشان داد و رفیق و نا رفیق را ، واقعیت این است که چرخ های شرکت سفرهای علاءالدین بر اساس یک تجربه بیست ساله می چرخد و توان مشترک دو نفر از فعالان گردشگری و این خط فکری است که مسیر رشد شرکت را مشخص می کند تا منابع انسانی در مسیر توسعه قرار بگیرند. حالا 20 نفر در شرکت هستند ، همکارانی که شبانه روز پای کار هستند و سالهاست در تیم مشغول کار هستند و در این شرایط با همه بد و خوب شرکت کار می کنند. امیدواریم روزی گردشگری دوباره در مسیر توسعه قرار بگیرد و آن روز بتوانیم از همکارانی که در این مدت کرونا در کنارمان نبودند ولی همراهی خوبی کردند استفاده کنیم و دعوت به کار کنیم.چرا که رویای بزرگ موسسین شرکت ، کارآفرینی است.
هم اکنون در پایان 4 سالگی تنها نارحتی ما این است که به دلیل شیوع کرونا هر چه رشته بودیم پنبه شد و گردشگری راکد شد.البته این حس و حال همه اهالی گردشگری در ایران و جهان است و شاید اگر کرونایی نمی شد، خیلی از چیزها نمی شد، طی این سال ها یک چیز ثابت شد، به قطار در حال حرکت سنگ پرتاب می شود و تخریب های از سوی چند نفر طی این بیست سال کلید خورد و در هر دوره مسیر تخریب به سمت و سویی بود تا سرعت جریان سازی گردشگری امیرحسین جعفری متوقف شود، اما تا خدا نفس دهد با چراغ جادوی علاءالدین تراول آروز می کنیم و آرزوهای سفر مردمان جهان را برآورده می کنیم و اتفاقات مهم و خوبی در حوزه زیرساخت های شرکت طی ماه های اخیر افتاده است و حتما یک وب گردی در سایت ما داشته باشید.
پیشنهاد می کنیم مطلب ارزش سهام علاءالدین را مطالعه کنید تا از شرایط مالی فعلی شرکت با خبر شوید.
حالا علاءالدین تراول 4 ساله شد و تولد 5 سالگی اش را جشن می گیرم با همه فشارها و مشکلات موجود و با توجه به هزاران مطلبی که در خصوص عملکرد علاءالدین تراول نوشتیم دیگر تکرار مکررات نکردیم و فقط حس و حال تولد شرکتمان را نوشتیم. هر نظر و دیدگاه و خاطره ای از 4 سال ما دارید در همین صفحه و در قالب ثبت نظر برایمان بنویسید.
ویدئو صحبت های امیرحسین جعفری در روز 15 اذر 1399 به زودی در همین صفحه بارگزاری خواهد شد.
نام عکس | آپلود عکس |
---|