• امتیاز کلی شما به وبلاگ
  • تا کنون
  • 4.8 758 3439 45

چهل سالگی امیرحسین جعفری

امروز چهل ساله می شوم ، امروز زندگی تازه ای آغاز می شود ، چهل سال پیش در شب یلدای 59 در کاشان به دنیا آمدم و حالا در میانه راه زندگی هستم و میخواهم دوره میانسالی را آغاز کنم از حالا تا 60 سالگی، یعنی یک برنامه 20 ساله برای میانه راه زندگی...
چهل سالگی یعنی ورود به میانسالی با کوهی از تجربه های ارزشمند ، باید تمام روزهایی که زندگی کردم و تجربه کسب کردم را دوست بدارم ، چرا که طی این روزهای ما قبل 40 سالگی بود که از من امیرحسین جعفری ساخت ، روزهای خوب یا روزهای بد ، هر دو در کنار هم پخته ترم کردند...
شاید برایتان جالب باشد ، ناصر خسرو وقتی به 40 سالگی رسید، سفر 7 ساله اش را آغاز کرد و گفت : بنگر که کجا می روی ای رفته چهل سال
نظامی گنجوی هم در چهل سالگی مخزن الاسرار رو سرود و گفت:
طبع که با عقل به دلالگـی ست
منتظر نقد چهل سالگــــی ست
تا به چهل ســــــال که بالغ شود
نقد سفرهـــــاش مبالـــــــغ شود
یار کنون بایدت افســـــون مخوان
درس چهل سالــگی اکنون مخوان
مولوی هم که تا سن چهل سالگی شعری نسروده بود و حدود هفتاد هزار بیت شعری که سروده حاصل سالهای پس از چهل و بعد از اولین دیدارش با شمس تبریزی است معتقده:
آدمی را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مرد تمام
همچنین سعدی شیرازی هم میگه:
چو دوران عمر از چهل درگذشت
مزن دست و پا کابت از سر گذشت
هدف از گفتن همه اینها این است که این 40 سالگی یک رمز و راز است و یک راه جدید ، یک زندگی جدید ، یک حس جدید ، یک سبک جدید...
تصور کنید اگر سن نرمال 80 سال باشد  40 می شود دقیقا وسط زندگی با موهای جوگندمی که حالا سفیدی های مو کم کم خودش را نشان می دهد ، حالا که 40 ساله شده ام کمتر عصبانی می شوم ، کمتر حرص می خورم ، کمتر از دیگران ناراحت می شوم ، کمتر و کمتر و کمتر ، چون به این نتیجه رسیده ام که زندگی ارزش این را ندارد که بخواهیم همه اش را حرص و جوش بخوریم...
در چهل سالگی به این باور رسیده ام که خودم را با هیچ کس مقایسه نکنم، مقایسه دزد همه شادی هاست، در 40 سالگی فهمیده ام نسخه زندگی هیچ کس برایم کار ساز نیست، از این پس باید در خواب و بیداری و کار نظم را برقرار کنم تا سلامت بدن را حفظ کنم، آرزوها تمام نشده و هیچ وقت نمی شود و 40 سالگی پر از آرزوهای قشنگ است...
در 40 سالگی نه گفتن به کارها و چیزهایی که علاقه نداریم راحت تر می شود، هیچ وقت برای تغییر دیر نیست ، بهترین سال های عمرم حالا شروع می شود و شاید بین 40 تا 50 دوران طلایی باشد...
حالا من امیرحسین جعفری 40 ساله نزدیک به 50 کشور را گشته ام ، بیش از یک دهه تدریس کرده ام ، بیش از دو دهه تور لیدری کرده ام و سفرها مرا با خود برده اند به دنیای جادویی...
از همه مهم تر در چهل سالگی خوشحالم از داشتن همسر و فرزندم که همراهم هستند و پدر و مادر خودم و همسرم و خانواده و همکاران و دوستان خوبم...
من در این سال ها همه چیز را تجریه کردم ، خوبی ها و بدی ها را دیدیم ، فراز و فرودها ، بی پولی و با پولی ، تنهایی و هیاهو را ، به خوبی دیدم که چگونه از پشت خنجر می زنند و کسانی که روزی بزرگشان کردیم و مسیر را بهشان نشان دادیم ، نمک خوردند و نمکدان شکستند و حالا در 40 سالگی باید حواس جمع تر شوم ، در ارتباطاتم ، در روابط با دوستان و کارم ، روزهایی بر من گذشت در این سال ها ، به خیلی چیزها متهم شدم و ازشان عبور کردم...
چهل ساله شده ام و باید با آدم های سمی فاصله بگیرم تا مثبت اندیش در مهم ترین دوران زندگی ، زندگی کنم و لذت ببرم...
در 40 سالگی معتقدم هر کسی یک چراغ در زندگی من بوده و مسیری را نشان داده و باید نقاط مثبتش را ببینم تا نقاط منفی را...
چهل ساله هستم ، میخواهم پدر خوبی باشم ، همسر خوبی باشم ، فرزند خوبی باشم ، مدیر خوبی باشم ، کارآفرین خوبی باشم ، استاد گردشگری خوبی باشم ، تورگردان خوبی باشم ، دوست خوبی باشم ، همراه خوبی باشم ، بله میخواهم خوب باشم و میخواهم همه از من خاطره خوبی داشته باشند...
در 40 سالگی به این نتیجه رسیده ام که با هیچ کس دشمن نباشم ، با هیچ کس مشکل نداشته باشم ، پشت سر هیچ کس حرف نزنم ، در روابط شخصی دیگران دخالت نکنم ، خیلی چیزها را نبینم و نشنوم و اینگونه راحت تر زندگی کنم ، چرا که من و دیگران را در یک قبر نخواهند گذاشت و هر کس بابت کارهای خود پاسخ می دهد...
در 40 سالگی به این اعتقاد رسیده ایم که آبروی انسان ها مهم ترین و حیاتی ترین موضوع است ، وقتی خالق هستی و خدای ما ، راز همه را نگه می دارد و آبروی ما را حفظ می کند ، پس ما به عنوان بنده او به دنبال چه هستیم ، پس راز همه را تا پایان عمر به عنوان راز نگه داریم تا هیچ وقت عذاب وجدان نگیریم...

بله 40 سالگی مرحله جدیدی از تکامل انسانی است ، انسانی که شاید تا قبل از 40 سالگی خیلی چیزها را رعایت نمی کرد و حالا در 40 سالگی همه را رعایت می کند...
شب یلدای 1399 را فراموش نمی کنم ، چرا که حس پختگی 40 سالگی دارم...
در ویدئو زیر حدود 9 دقیقه حس و حال چهل سالگی ام را گفته ام ، اگر دوست داشتین ببینید و نظرات و پیام های خود را در قالب ثبت نظر در همین صفحه به یادگار بنویسید تا بماند به یادگار...
امیرحسین جعفری چهل ساله
شب یلدای 1399

همچنین ویدئو و پست اینستاگرامی چهل سالگی را در اینستای من ببنید
در عکس زیر عکس چهل سالگی ام را می بینید


روی ویدئو کیلک کنید


کاربر محترم : نظرات و تجربیات شما در خصوص چهل سالگی امیرحسین جعفری به سایر کاربران در انتخاب های خود کمک می کند.در صورت ثبت نظر با نام کاربری،همان لحظه فعال می شود و در غیر این صورت پس از بررسی فعال می شود.

نام شما

عنوان نظر شما
  • امتیاز کلی شما به وبلاگ
  • تا کنون
  • 4.8
شرح نظر شما


عکس کاربر
قطار گردشگری
(1)
  • امتیاز 5 از 5
  • عالی
  • ﺳﻪشنبه 09 دی 1399 - 14:19
  • کد 23292
عنوان نظر : تولدتون مبارک
شرح نظر : براتون در سن زیبای چهل سالگی بهترینها رو آرزو میکنم به امید روزهای زیبا برای شما, خانواده, گروه عالی علاء الدین تراول
عکس کاربر
پارسا سلطانی
(2)
  • امتیاز 5 از 5
  • عالی
  • پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:03
  • کد 23244
عنوان نظر : تشکر بخش سوم
شرح نظر : امیر حسین به نظرم کوه دانش و ارتباطات و تجربه ست در این صنعت و با چهل سال سن ، هشتاد سال تجربه داره ، دیگه کمتر کسی هست که اون رو‌ نشناسه و‌ندونه آخرین روز پاییز ۱۳۵۹ کائنات پسری رو به زمین فرستاد که سبب خیر و بزرگی بشه برای گردشگری ایران . ناگفته نمونه که اولین توری هم که به من اعتماد کرد و در نوروز ۱۳۸۶ به من داد با مهارت نداشته چنان خرابش کردم که هرکس جای اون بود دیگه جواب سلام من رو‌ هم نمیداد اما اون کاری کرد که به شهادت خودش من الان به جرات از بهترین راهنماهای تورهای خروجی در ایران هستم . همیشه دوستش دارم و برای من نه یک رفیق که یک معلم و برادر ابدی ست . میلادش مبارک یلدای ۱۳۹۹ پارسا سلطانی
عکس کاربر
پاسخ امیرحسین جعفری
(1)
پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:24 کد 23245
پارسا جان شما خودت یکی از بهترین تورلیدرهای این کشور هستی دوست خوبم
عکس کاربر
پارسا سلطانی
(1)
  • امتیاز 5 از 5
  • عالی
  • پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:02
  • کد 23243
عنوان نظر : تشکر بخش دوم
شرح نظر : ازش یاد گرفتم مردم دار باشم ، حافظه خوب داشته باشم و اسم همه مسافرامو همیشه به یاد داشته باشم تا وقتی مثل خودش بعد از ده سال مسافری رو‌توی خیابون دیدم به طرفش برم و با اسم کوچک و بزرگ صداش کنم و‌حال خودش و همه خانواده‌شون رو‌به اسم بپرسم‌. یاد گرفتم هروقت ظرف م‌ برام‌ کوچیک بود ازش بیرون بیام و برم جایی که قدر توانمندی هامو‌ میدونن و همیشه به پیشرفت فکر کنم . ازش آموختم که گذشته م‌رو‌ فراموش نکنم ‌به بزرگ‌ترهای این حرفه ادای احترام کنم ، قدردان کسانی باشم که در این راه به من آموختند و‌هدایتم کردند . به من گفت توی این صنعت تا خیر نرسونی خیر نمیبینی ، چشمت رو روی هزار تومن یجا ببند وقتی میتونی بزاریش توی جیب یه همکار تا ببینی بعدش چطوری ده تا هزارتومنی گیر میاری . یادگرفتم که توانمندی هام رو برای دیگران تشریح کنم تا بتونم در کنار توانمندی های اونها هم افزایی ایجاد کنم ، یاد گرفتم خودم رو درست و‌ صریح معرفی کنم ، رک گو‌ و‌محترم سخنوری کنم ، داستان سرایی رو‌ در کار راهنما ازش آموختم و یاد گرفتم با بزرگ‌تر شدنم برای کوچک تر ها باز هم وقت بگذارم و به بزرگ تر شدن این خانواده کمک گردشگری کنم
عکس کاربر
پاسخ امیرحسین جعفری
(1)
پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:26 کد 23247
سپاس از حس خوبت پارسا جان
عکس کاربر
پارسا سلطانی
(2)
  • امتیاز 5 از 5
  • عالی
  • پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:00
  • کد 23242
عنوان نظر : تشکر
شرح نظر : اسفند ماه ١٣٨٥ بود كه از طريق يكی از دوستانم باهاش آشنا شدم ، اولین تماسم باهاش تلفنی بود ‌‌و‌ به محض اینکه خودم رو معرفی کردم گفت : به به سلام ، آره خواهش می‌کنم ، کارت داری؟ خوب چه خوب ، ۲۴ اسفند ساعت ۵ عصر بیا دفتر قدس گشت تا بهت تور نوروز رو‌ اعلام کنیم . جواب دادم‌ آخه من که تا حالا تور نرفتم ، با یه صدای خیلی انرژی بخش بهم گفت بالاخره باید از یه جا شروع کنی دیگه 😉 امروز که این متن رو‌مینویسم حدود ۱۴ سال از اون روز میگذره و من نزدیک‌ به ۵۰۰ گروه داخلی ‌‌ و خارجی رو بردم ، برای خودم تو این صنعت کسی شدم و الان دارم با بهترین آژانس‌های ایران کار می‌کنم و چهل تا کشور دنیا تور اجرا کردم و کلی با عشق دارم ادامه میدم . همیشه و همه جا گفتم امیرحسین مثل یه پدر که دست بچه شو‌ میگیره تا بهش تاتی تاتی یاد بده ‌و راه رفتن رو بیاموزه من رو توی این صنعت بزرگ کرد و راهم انداخت ، بهم اعتماد کرد و‌ اعتماد به نفس داد تا این شدم . رفاقتی که چهارده سال ازش میگذره و کلی روزهای خوب و بد کنار هم گذروندیم ، کلی سفر رفتیم و‌ خاطره ساختیم ، و چقدر ازش آموختم . ادامه در کامنت بعدی...
عکس کاربر
پاسخ امیرحسین جعفری
(1)
پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:25 کد 23246
ممنون از حس خوب شما پارسا جان
عکس کاربر
نادر باقرزاده
(3)
  • امتیاز 5 از 5
  • عالی
  • چهارشنبه 03 دی 1399 - 12:16
  • کد 23237
عنوان نظر : تبریک ودیدگاهم نسبت به یک انسان بزرگوار
شرح نظر : با درود و احترام زمانی که در مورد گردشگری جای صحبت به میان می آید اولین اسمی که به خاطرم خطور می کند جناب جعفری و سپس برند علائدین است اساسآ برندهای بزرگ را انسانهای بزرگ خلق می کنند و برند معرف شخصیت خالقشان هستند. جناب جعفری عزیز از زمانی که صنعت گردشگری را شناختم و علاقه مند به فعالیت شدم و بعد از رشته MBAدوره مدیر فنی را گذارندم با حضرتعالی آشنا شدم خیلی از اخلاق و نگاه مدیریتی شما الگو برداشتم و از شما آموختم و همواره از شما روشنی و گرمی آموختیم ، چه قبل از کرونا و یاکرونا شروع شد ،چه در بحبوحه بحران بعد از نیمه های کرونا همواره شما قدرتمند و خرد ورزانه ادامه دادید . راستش را بخواهید به خاطر نوع نگاه شما به صنعت گردشگری و شخصیت حضرتعالی و علاقه بیش از اندازه خود به صنعت گردشگری در کنار کسب و کار خود حتی یک شرکت گردشگری در بستر پلتفرم هم تاسیس کردیم و علاقه مند شدیم بیشتر در این صنعت به کشورمان خدمت کنیم و پیرو علاقه مان برویم. به قول حضرت مولانا :کار مردان روشنی و گرمی است ، و شما همواره کارتان روشنی و گرمی بوده و خواهد بود تولدتان مبارک، ارادتمند ، نادر باقرزاده
عکس کاربر
پاسخ امیرحسین جعفری
(1)
پنجشنبه 04 دی 1399 - 16:30 کد 23248
جناب باقر زاده سپاس از مهر و محبت و حس خوب شما