امروز چهل ساله می شوم ، امروز زندگی تازه ای آغاز می شود ، چهل سال پیش در شب یلدای 59 در کاشان به دنیا آمدم و حالا در میانه راه زندگی هستم و میخواهم دوره میانسالی را آغاز کنم از حالا تا 60 سالگی، یعنی یک برنامه 20 ساله برای میانه راه زندگی...
چهل سالگی یعنی ورود به میانسالی با کوهی از تجربه های ارزشمند ، باید تمام روزهایی که زندگی کردم و تجربه کسب کردم را دوست بدارم ، چرا که طی این روزهای ما قبل 40 سالگی بود که از من امیرحسین جعفری ساخت ، روزهای خوب یا روزهای بد ، هر دو در کنار هم پخته ترم کردند...
شاید برایتان جالب باشد ، ناصر خسرو وقتی به 40 سالگی رسید، سفر 7 ساله اش را آغاز کرد و گفت : بنگر که کجا می روی ای رفته چهل سال
نظامی گنجوی هم در چهل سالگی مخزن الاسرار رو سرود و گفت:
طبع که با عقل به دلالگـی ست
منتظر نقد چهل سالگــــی ست
تا به چهل ســــــال که بالغ شود
نقد سفرهـــــاش مبالـــــــغ شود
یار کنون بایدت افســـــون مخوان
درس چهل سالــگی اکنون مخوان
مولوی هم که تا سن چهل سالگی شعری نسروده بود و حدود هفتاد هزار بیت شعری که سروده حاصل سالهای پس از چهل و بعد از اولین دیدارش با شمس تبریزی است معتقده:
آدمی را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مرد تمام
همچنین سعدی شیرازی هم میگه:
چو دوران عمر از چهل درگذشت
مزن دست و پا کابت از سر گذشت
هدف از گفتن همه اینها این است که این 40 سالگی یک رمز و راز است و یک راه جدید ، یک زندگی جدید ، یک حس جدید ، یک سبک جدید...
تصور کنید اگر سن نرمال 80 سال باشد 40 می شود دقیقا وسط زندگی با موهای جوگندمی که حالا سفیدی های مو کم کم خودش را نشان می دهد ، حالا که 40 ساله شده ام کمتر عصبانی می شوم ، کمتر حرص می خورم ، کمتر از دیگران ناراحت می شوم ، کمتر و کمتر و کمتر ، چون به این نتیجه رسیده ام که زندگی ارزش این را ندارد که بخواهیم همه اش را حرص و جوش بخوریم...
در چهل سالگی به این باور رسیده ام که خودم را با هیچ کس مقایسه نکنم، مقایسه دزد همه شادی هاست، در 40 سالگی فهمیده ام نسخه زندگی هیچ کس برایم کار ساز نیست، از این پس باید در خواب و بیداری و کار نظم را برقرار کنم تا سلامت بدن را حفظ کنم، آرزوها تمام نشده و هیچ وقت نمی شود و 40 سالگی پر از آرزوهای قشنگ است...
در 40 سالگی نه گفتن به کارها و چیزهایی که علاقه نداریم راحت تر می شود، هیچ وقت برای تغییر دیر نیست ، بهترین سال های عمرم حالا شروع می شود و شاید بین 40 تا 50 دوران طلایی باشد...
حالا من امیرحسین جعفری 40 ساله نزدیک به 50 کشور را گشته ام ، بیش از یک دهه تدریس کرده ام ، بیش از دو دهه تور لیدری کرده ام و سفرها مرا با خود برده اند به دنیای جادویی...
از همه مهم تر در چهل سالگی خوشحالم از داشتن همسر و فرزندم که همراهم هستند و پدر و مادر خودم و همسرم و خانواده و همکاران و دوستان خوبم...
من در این سال ها همه چیز را تجریه کردم ، خوبی ها و بدی ها را دیدیم ، فراز و فرودها ، بی پولی و با پولی ، تنهایی و هیاهو را ، به خوبی دیدم که چگونه از پشت خنجر می زنند و کسانی که روزی بزرگشان کردیم و مسیر را بهشان نشان دادیم ، نمک خوردند و نمکدان شکستند و حالا در 40 سالگی باید حواس جمع تر شوم ، در ارتباطاتم ، در روابط با دوستان و کارم ، روزهایی بر من گذشت در این سال ها ، به خیلی چیزها متهم شدم و ازشان عبور کردم...
چهل ساله شده ام و باید با آدم های سمی فاصله بگیرم تا مثبت اندیش در مهم ترین دوران زندگی ، زندگی کنم و لذت ببرم...
در 40 سالگی معتقدم هر کسی یک چراغ در زندگی من بوده و مسیری را نشان داده و باید نقاط مثبتش را ببینم تا نقاط منفی را...
چهل ساله هستم ، میخواهم پدر خوبی باشم ، همسر خوبی باشم ، فرزند خوبی باشم ، مدیر خوبی باشم ، کارآفرین خوبی باشم ، استاد گردشگری خوبی باشم ، تورگردان خوبی باشم ، دوست خوبی باشم ، همراه خوبی باشم ، بله میخواهم خوب باشم و میخواهم همه از من خاطره خوبی داشته باشند...
در 40 سالگی به این نتیجه رسیده ام که با هیچ کس دشمن نباشم ، با هیچ کس مشکل نداشته باشم ، پشت سر هیچ کس حرف نزنم ، در روابط شخصی دیگران دخالت نکنم ، خیلی چیزها را نبینم و نشنوم و اینگونه راحت تر زندگی کنم ، چرا که من و دیگران را در یک قبر نخواهند گذاشت و هر کس بابت کارهای خود پاسخ می دهد...
در 40 سالگی به این اعتقاد رسیده ایم که آبروی انسان ها مهم ترین و حیاتی ترین موضوع است ، وقتی خالق هستی و خدای ما ، راز همه را نگه می دارد و آبروی ما را حفظ می کند ، پس ما به عنوان بنده او به دنبال چه هستیم ، پس راز همه را تا پایان عمر به عنوان راز نگه داریم تا هیچ وقت عذاب وجدان نگیریم...
بله 40 سالگی مرحله جدیدی از تکامل انسانی است ، انسانی که شاید تا قبل از 40 سالگی خیلی چیزها را رعایت نمی کرد و حالا در 40 سالگی همه را رعایت می کند...
شب یلدای 1399 را فراموش نمی کنم ، چرا که حس پختگی 40 سالگی دارم...
در ویدئو زیر حدود 9 دقیقه حس و حال چهل سالگی ام را گفته ام ، اگر دوست داشتین ببینید و نظرات و پیام های خود را در قالب ثبت نظر در همین صفحه به یادگار بنویسید تا بماند به یادگار...
امیرحسین جعفری چهل ساله
شب یلدای 1399
همچنین ویدئو و پست اینستاگرامی چهل سالگی را در اینستای من ببنید
در عکس زیر عکس چهل سالگی ام را می بینید
روی ویدئو کیلک کنید