افسانههایی از قشم که سفر به قشم را جذابتر میکنند
شما با چه انگیزهای به سفر میروید؟ باید چه چیزی از مقصد احتمالی بشنوید تا مطمئن شوید که باید به آنجا سفر کنید؟ نوستالژی سفرهای قبلی برای سفر مجدد یا شهر و روستای قبلی خودتان را که کنار بگذارید، احتمالا چند انگیزه باقی خواهد ماند. یکی از این انگیزهها دیدن بناهای تاریخی است؛ دیگری طبیعت یا محیط زیست خاص منطقه؛ بعدیاش آشنایی با آداب و رسوم و سنتهای یک شهر دیگر و یا حتی نوشیدن از نوشیدنیها و خوردن از خوراکی و غذاهای خاص شهری دیگر! برای مشاهده لیست کامل و رزرو آنلاین تورهای ایرانگردی علاالدین تراول کلیک کنید تا لیست تورهای داخلی موجود نسبت به هر فصل را مشاهده نمایید.
اما غیر از این انگیزههای واضح برای شفر به هر شهر، جذابیتهای دیگری نیز وجود دارند که آدمی را به سفر وسوسه کنند؟ بله! در این مطلب راجع به افسانههایی از قشم که سفر به قشم را جذابتر میکنند، صحبت خواهیم کرد. زیرا یکی از انگیزههای خیلی بامزه برای سفر به شهری جدید، شنیدن از همین داستانهای عامیانه و افسانههای تاریخی آن شهر است. برای همراهی با تور قشم و اطلاع از شرایط و اطلاعات این تور کافیست کلیک کنید.
بعید است که ندانید قشم کجاست و حتی دورادور با ویژگیهای قشم آشنا نباشید. جزیره قشم، لقب بزرگترین جزیره ایران و همچنین خاورمیانه را یدک میکشد. به همین دلیل است که جزو مهمترین جذابیتهای گردشگری ایران محسوب میشود. قشم ازنظر تقسیمات جغرافیایی، جزو استان هرمزگان به شمار میآید و به بندرعباس هم خیلی نزدیک است. البته قشم به شهرهای دیگری همچون بندر لنگه و جزیره هرمز، جزیره هنگام، تنگ بزرگ، تنگ کوچک، ابوموسی و... نیز خیلی نزدیک است.
اگر میخواهید به طور واضح از بزرگی جزیره قشم بدانید، کافی است که یک مقایسه کوچک داشته باشیم. جزیره قشم، 2.5 برابر از دومین جزیره بزرگ خلیج فارس بزرگتر است. و احتمالا تعجب میکنید اگر بدانید که آن جزیره بزرگ، خودش کشور مستقلی به نام بحرین باشد! به دلیل همین بزرگی جزیره است که میتوانید مطمئن باشید هنگام سفر به قشم، هیچ مشکلی برای اسکان و راحتی گذران وقت نخواهید داشت. ما نیز در علاالدین تراول به شما کمک میکنیم تا بهترین هتل های قشم را از قبل رزرو کنید.
معمولا خیلی زیاد راجع به تاریخ قشم صحبت نمیشود. اما حتی آن زمانهایی هم که قرار است راجع به تاریخ قشم صحبت شود، بیشتر به تاریخ متأخر و حملات پرتغالیها ارجاع داده میشود. اما قشم جدای از این تاریخ عینی، پر است از داستانهایی عجیب و غریب که معلوم است سینه به سینه از پدران به پسران رسیده و در قصههای شب مادران برای دختران روایت شده است.
البته معلوم نیست که چند درصد این روایات، منشا واقعی دارند و چنددرصدشان سورئال هستند. زیرا به هرحال، تجربه زیست مردم جزیره در فضایی دور از زندگی شهری و کنار دریایی مواج، میتواند باعث تخیلی ناب شده باشد که این داستانها را ساخته یا حداقل پر و بال بیشتری بدهد! پس بیایید تا 3 افسانه مهم این جزیره اسرارآمیز را با هم مرور کنیم.
شاید در قرن بیست و یکم باور به وجود یک موجود فراطبیعی، کمی جالب یا حتی غیرعاقلانه به نظر برسد. اما اگر همین الان به قشم سفر کنید و از مردم کوچه و بازارش راجع به «غولک» بپرسید، اکثریتشان ماجراهایی داغ و دست اول را از دست گل به آب دادنهای این موجود تخیلی برایتان تعریف میکنند. چنین باوری ازنظر مردم قشم اصلا خرافی نیست!
قشمیها غولک را یک موجود عجیب و غریب معرفی میکنند که در شکل واقعی خودش، شبیه به حیوانی بزرگ با دُمی پر از خار دیده میشود. اما چرا گفتیم در شکل واقعی خود؟ چون غولک میتواند شکل خودش را هرلحظه تغییر دهد. غولک میتواند خودش را شبیه به حیواناتی مانند الاغ یا اسب کرده و حتی میتواند به شکل انسان دربیاید!
البته نیاز نیست که از غولک بترسید! چون غولک از این تغییر شکل برای آسیب به انسان استفاده نمیکند. تنها کاری که غولک از آن خوشش میآید، اذیت و شیطنت است. و شاید بهتر باشد بگوییم که به اصطلاح امروزی، غولک از «کرم ریختن» خوشش میآید! مثلا خودش را شبیه الاغ میکند تا انسانها را به مسیر اشتباهی ببرد و بخندد! یا خودش را شبیه به آشنایان و دوستان یک انسان میکند تا او را غافلگیر کرده و بترساند یا سر کار بگذارد!!!
بعد از شنیدن یک افسانه طنز، بیایید یک افسانه رومانتیک را بازخوانی کنیم. ملمداس! این نام یک زن زیبا و جوان است که در دریا و سواحل قشم حضور دارد. کار ملمداس اغواگری است و او بیشتر به اغوای ماهیگیران علاقه نشان میدهد. البته ماهیگیرانی که تنها باشند!
این موجود از نیم تنه به بالایش مانند زن انسان است و از نیم تنه به پایین، مانند یک ماهی غول پیکر است. همچنین ملمداس صدای خوشی را هم دارد و ترانه و آواهای محلی برای اغوای مردان ماهیگیر استفاده میکند. همه اینها نشان میدهد که ملمداس نیز همچون پری دریایی غربیها، یک داستان تخیلی جذاب از دل دریاست.
بعد از ژانر طنز و رومانتیک، بیایید تا سرکی هم به ژانر ترسناک بکشیم. درواقع یک جذابیت افسانههای فولکلور هم همین تنوع آنهاست که شنیدن از آنها را به مثابه یک فیلم سینمایی میکند. با این تفاوت که فیلمهای سینمایی افسانه قشم را میتوانید با سفر به این شهر، خودتان تخیل کنید و هرلحظه به رنگی دلخواه درشان بیاورید!
بوسلمه یک موجود وحشی و ترسناک است که هیکلی عظیمالجثه دارد. البته همه اینها فقط حدس است. زیرا هیچکسی بوسلمه را از نزدیک ندیده، مگر اینکه توسط بوسلمه کشته و خورده شده است! بله؛ درست شنیدید! ملوانان بوسلمه اعتقاد دارند که برخی از دوستانشان به ناگاه از لنج دزدیده و ناپدید میشوند. آنها این موضوع را به موجودی بوسلمهنام نسبت میدهند. موجودی غولپیکر که از گوشت و خون انسان تغذیه میکند.
اما شما به عنوان مسافر نیازی نیست از بوسلمه بترسید؛ زیرا طبق باور مردم قشم، تنها سراغ ملوانان لنجهایی که راهشان را گم کرده باشند میرود!
قشم علاوه بر افسانههایی که مرور کردیم، از جاذبههای طبیعی و تمدنی خاصی هم بهره میبرد. این موضوع باعث میشود که بتوانیم قشم را یکی از بهترین گزینهها برای گردشگری داخل ایران معرفی کنیم. زیرا شنیدن از افسانههای بالا به خودی خود هم خیلی جذاب است؛ اما شنیدن از آنها در کنار دیدار جاذبههای طبیعی و تاریخی، لطف دیگری دارد! البته ما برای شما درمورد هرکدام از دیدنی های قشم به صورت مفصل صحبت کردهایم. اما مهمترین جاذبههای این شهر، به صورت خلاصه عبارت است از:
گنبد نمکی نمکدان: کوه نمکی یا کوه نمکدان در جنوب غربی جزیره قشم، یکی از جذابترین کوههای نمکی دنیا محسوب میشود. درون این کوه، غارهایی نمکی تا ارتفاع 20 متر پدید آمده است و ارتفاع خود کوه، 397 متر است!
دره ستارگان: احتمالا مشهورترین جاذبه جزیره قشم است. طبیعت این دره فرسایشیافته در جزیره قشم به نحوی با آسمان بینظیر و صدای باد پیچیده در شب همراه است که محلیها برای آن هم افسانهای ساخته و معتقدند که در شب، محل رفت و آمد اجنه است!
دژ پرتغالیهای قشم: این دژ برای پشتیبانی از قلعه پرتغالیها در هرمز ساخته شده بوده است. در دوران نحس اشغال قشم، هرمز و بندر گمبرون توسط پرتغالیها، این قلعه خیلی اهمیت داشته است و سپس با حمله شاه عباس به دست ایرانیان افتاده است.
غار خربس: باز هم یک جاذبه طبیعی که با افسانه همراه است. این غار در پانزده کیلومتری خود شهر قشم و داخل یکی از روستاها قرار دارد. محلیها معتقدند که این غار، محل پرستش خدای آب (آناهیتا) و عبادتگاه مهرپرستان بوده است!
چاه طلا: این یکی اسمش غلطانداز است و رویایی به نظر میرسد. اما طبق نظر خود مردم قشم، چاه طلایی وجود ندارد. چاه تلآو به معنای ترکیب تَل (یعنی تپه مشرف) و آو (یعنی آب) صحیح است. اما باز هم یک نکته بامزه وجود دارد. افسانهها میگویند که تعداد چاههای تلآو، 366 عدد (به تعداد روزهای سال) بوده و هرروز از یک چاه مجزا آب تامین میشده است. این چاهها در بندر لافت قشم وجود دارند.
امیدواریم که از مطالعه مطلب حاضر به اندازه کافی لذت برده باشید. حالا اگر دوست دارید که همراه با شنیدن افسانههای بیشتر، آنها را در محیط واقعی و وهمآلود قشم تجربه و کشف کنید، میتوانید نیمنگاهی به سفر به قشم هم داشته باشید. یکی از سادهترین راهها برای شما، اعتماد به علاالدین تراول و حضور در تور قشم یا تور بندرعباس قشم است. البته پیشنهاد ما این است که اگر تا قشم میروید، از بندرعباس بزرگ و زیبا نیز غافل نشوید. گرچه که خود قشم نیز دیدنیهای زیادی برای یک سفر مستقل را داراست.
البته اگر هم دوست داشته باشید، میتوانید خودتان خارج از تور به قشم سفر کنید. در آن صورت میتوانید روی خدمات رزرو بلیط هواپیما علاالدین تراول حساب باز کنید. ما پیشاپیش آرزوی سفری خوب و خاطرهانگیز برای شما داریم.