آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در شاهرود، در روستای قلعهنو بسطام واقع شده است. بقعه شیخ ابوالحسن خرقانی در دوره معاصر ساخته شده و نمای بیرونی آن با آجر لعابدار کار شده است. بر روی قبر این عارف ایرانی سنگ مرمری حکاکی شده از اشعار خودش قرار دارد. گرچه معماری بنای آرامگاه ساده است، اما در گذشته مسجدی در جوار آن بوده است که گنبد مخروطی شکل، کاشیکاری و گچبریهای استادانه آن بسیار زیبا بوده است، ولی متاسفانه در حال حاضر جز محراب از آن چیزی باقی نمانده و برخلاف سایر مساجد رو به غرب قرار دارد. گفته میشود که این مسجد در زمان ایلخانیان ساخته شده بود. در وصف شیخ چنین گفته شده است که دو شیر و یک مار توسط او رام شده بودند و شیران کولهبار هیزم او را حمل میکردند. برطبق این افسانه مجسمهای که در بالای پلههای ورودی از شیخ خرقانی ساخته شده است نیز دارای دو شیر نشسته در کنار ایشان است.
گفته شده است که در سر خانقاه شیخ ابوالحسن خرقانی به خواست ایشان چنین نوشتهشده بود «هر که در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته برخوان ابوالحسن به نان ارزد». این سخن که نزدیک به هزار سال از بیان آن میگذرد به مانند شعار حقوق بشر امروز است که به حریم مذهبی و آزادیهای فردی اشخاص احترام میگذارد و این نشان از آزاد اندیشی، مردم گرایی جهانی، وسعت نظر انسانی و تفکر والای عرفانی این شیخ والا مقام است.
شیخ ابوالحسن خرقانی در سال ۳۵۱ یا ۳۵۲ هجری متولد شد. او که به مکتب نرفته بود و درس نخوانده بود، قلبی آماده دریافت حقایق از کائنات داشت و به مانند مولانا از علم لَدُنّی بهرهمند بوده و به گفتهی حافظ "نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد".
درباره شیخ خرقانی گفتهاند که او بر خلاف اغلب عارفان بزرگ، در سراسر عمر از کسی پولی دریافت نکرد و امورات خانگاهش را از دسترنج خودش میگذراند. وی که به مرید و شیخ اعتقادی نداشت، میگفت "تعجب میکنم از این شاگردان که گویند ما به نزد استاد شویم و از استاد بیاموزیم درحالی که شما میدانید خرقانی را هرگز استادی نبود چو استاد من خدای تعالی بود."
حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی دارای ویژگیهای منحصر به فردی بودهاند که در کمتر عارفی میتوان دید. ازجمله اینکه ایشان بسیار بیمحابا سخن میگفته است. در روایات آمده است که یک شب خداوند به شیخ گفت " ای ابوالحسن، خواهی هر آنچه از تو میدانم با خلق بگویم تا خلق سنگسارت کنند؟ شیخ پاسخ داد" بار الهی، خواهی آنچه از تو میدانم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟"
چند تن از بزرگان معاصر با شیخ ابوالحسن خرقانی، به دیدار شیخ رفته و از حضور ایشان كسب فيض کردهاند که هر کدام از این افراد نماد یک طبقه خاص هستند. حتما نام خواجه عبدالله انصاري معروف به «پير هرات» را از دروس ادبیات به یاد دارید، ایشان روزی به نزد شیخ ابوالحسن خرقانی رفتند و بعد از دیدارشان به قدری متحول شدند که چنین گفتند «مشایخ من در حدیث و علم و شریعت بسیارند. اما پیر من در تصوف و حقیقت شیخ ابوالحسن خرقانی است و اگر او را ندیدمی كجا حقیقت دانستمی.» خواجه عبدالله انصاری در مناجات و مقالات خود درباره كسب فیض از مكتب شیخ بزرگان خرقان چنین آورده است:
عبدالله مردی بود بیابانی، میرفت به طلب آب زندگانی، ناگاه رسید به شیخ ابوالحسن خرقانی، دید چشمهی آب زندگانی چندان خورد كه از خود گشت فانی، كه نه عبدالله ماند و نه شیخ ابوالحسن خرقانی، اگر چیزی میدانی من گنجی بودم نهانی، كلید او شیخ ابوالحسن خرقانی.
ابن سینا نیز تحت تاثیر دیدارش با خراقانی کتاب الإشارات و التنبیهات را در شرح حال عارفان و تصوف نوشت.ناصر خسرو قبادیانی از فیلسوفان زمان خود بود و بر مقام عقل بسیار تکیه داشت. بعد از دیدار با شیخ ابوالحسن از وی برای ماندن در خانگاهش کسب اجازه کرد تا از محضر شیخ بیشتر بهرهمند شود.
شیخ ابوسعید ابوالخیر که از عارفان بزرگ زمان خویش بود نیز بعد از دیدارش با شیخ بسیار متحول شد. در حکایات شیخ ابوالحسن خرقانی آمده که شیخ از ابوسعید پرسید کجا میخواهی بروی؟ ابوسعید ابوالخیر پاسخ داد به کعبه. شیخ به او گفت تو بزرگتر از آنی که به کعبه بروی، برو به مقامی برس که کعبه به دیدار تو بیاید. مقام معنوی شیخ بهقدری والا بود که سلطان محمود پادشاه مقتدر غزنوي به ديدار شيخ ابوالحسن خرقاني رفته و از وي نصيحت خواسته است.
خرقانی در سال 425 هجری در سن هفتاد و سه سالگی در روستای خرقان درگذشت.از آثار شیخ ابوالحسن خرقانی میتوان به رسالة الخائف الهائم من لومة اللائم، فواتح الجمال و نورالعلوم اشاره کرد.
اگر میخواهید بدانید آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در کجاست؟ این آرامگاه در استان سمنان، ۲۴ کیلومتری شمال شاهرود، در تپهای در شمال روستای خرقان قرار دارد. شما میتوانید در برنامه سفرتان در شاهرود به زیارت این عارف بزرگ رفته، دل و جانتان را صفایی عرفانی و روحانی ببخشید.
ما برای زیارت این مکان عرفانی برنامه تور "جنگل ابر شاهرود و دامغان" را به شما پیشنهاد میکنیم چراکه در این سفر به جنگل ابر، که یکی از جاذبه های گردشگری شاهرود محسوب میشود خواهیم رفت، زیارت آرامگاه بایزید بسطامی را در برنامه خواهیم داشت و همچنین در مسیر بازگشت به تهران، از شهمیرزاد، این زمرد داخل کویر، دیدار خواهیم داشت. شما میتوانید با یک تیر چندین نشان زده و با ما بهترین و مطمئنترین سفرها را تجربه کنید.