• امتیاز کلی شما به جاذبه
  • تا کنون
  • 4.7 703 23373

آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در شاهرود، در روستای قلعه‌نو بسطام واقع ‌شده است. بقعه شیخ ابوالحسن ‏خرقانی در دوره معاصر ساخته شده و نمای بیرونی آن با آجر لعاب‌دار کار‎ ‎شده است. بر روی قبر این عارف ‏ایرانی سنگ مرمری حکاکی شده از اشعار خودش قرار دارد. گرچه معماری بنای آرامگاه ساده است، اما در ‏گذشته مسجدی در جوار آن بوده است که گنبد مخروطی شکل، کاشی‌کاری و گچ‌بری‌های استادانه آن بسیار ‏زیبا بوده است، ولی متاسفانه در حال حاضر جز محراب از آن چیزی باقی نمانده و برخلاف سایر مساجد رو به ‏غرب قرار دارد.‏‎ ‎گفته می‌شود که این مسجد در زمان ایلخانیان ساخته شده بود. در وصف شیخ چنین گفته ‏شده است که دو شیر و یک مار توسط او رام شده بودند و شیران کوله‌بار هیزم او را حمل می‌کردند. برطبق این ‏افسانه مجسمه‌ای که در بالای پله‌های ورودی از شیخ خرقانی ساخته شده است نیز دارای دو شیر نشسته در ‏کنار ایشان است. ‏
گفته ‌شده است که در سر خانقاه شیخ ابوالحسن خرقانی به خواست ایشان چنین نوشته‌شده بود «هر که در ‏این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آن‌کس که به درگاه باری‌تعالی به جان ارزد البته برخوان ‏ابوالحسن به نان ارزد». این سخن که نزدیک به هزار سال از بیان آن می‌گذرد به مانند شعار حقوق بشر امروز ‏است که به حریم مذهبی و آزادی‌های فردی اشخاص احترام می‌گذارد و این نشان از آزاد اندیشی، مردم گرایی ‏جهانی، وسعت نظر انسانی و تفکر والای عرفانی این شیخ والا مقام است.‏
شیخ ابوالحسن خرقانی در سال ۳۵۱ یا ۳۵۲ هجری متولد شد. او که به مکتب نرفته بود و درس نخوانده بود، ‏قلبی آماده دریافت حقایق از کائنات داشت و به مانند مولانا از علم لَدُنّی بهره‌مند بوده و به گفته‌ی حافظ ‏‏"نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد". ‏
درباره شیخ خرقانی گفته‌اند که او بر خلاف اغلب عارفان بزرگ، در سراسر عمر از کسی پولی دریافت نکرد و ‏امورات خانگاهش را از دسترنج خودش می‌گذراند. وی که به مرید و شیخ اعتقادی نداشت، می‌گفت "تعجب ‏می‌کنم از این شاگردان که گویند ما به نزد استاد شویم و از استاد بیاموزیم درحالی که شما می‌دانید خرقانی را ‏هرگز استادی نبود چو استاد من خدای تعالی بود." ‏
حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی دارای ویژگی‌های منحصر به فردی بوده‌اند که در کمتر عارفی می‌توان دید. ‏ازجمله اینکه ایشان بسیار بی‌محابا سخن می‌گفته است. در روایات آمده است که یک شب خداوند به شیخ ‏گفت " ای ابوالحسن، خواهی هر آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا خلق سنگسارت کنند؟ شیخ پاسخ داد" بار ‏الهی، خواهی آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟"‏
چند تن از بزرگان معاصر با شیخ ابوالحسن خرقانی، به دیدار شیخ رفته و از حضور ایشان كسب فيض کرده‌اند ‏که هر کدام از این افراد نماد یک طبقه خاص هستند. حتما نام خواجه عبدالله انصاري معروف به «پير هرات» ‏را از دروس ادبیات به یاد دارید، ایشان روزی به نزد شیخ ابوالحسن خرقانی رفتند و بعد از دیدارشان به قدری ‏متحول شدند که چنین گفتند «مشایخ من در حدیث و علم و شریعت بسیارند. اما پیر من در تصوف و حقیقت ‏شیخ ابوالحسن خرقانی است و اگر او را ندیدمی كجا حقیقت دانستمی.» خواجه عبدالله انصاری در مناجات و ‏مقالات خود درباره كسب فیض از مكتب شیخ بزرگان خرقان چنین آورده است‎:‎
عبدالله مردی بود بیابانی، می‌رفت به طلب آب زندگانی، ناگاه رسید به شیخ ابوالحسن خرقانی، دید چشمه‌ی ‏آب زندگانی چندان خورد كه از خود گشت فانی، كه نه عبدالله ماند و نه شیخ ابوالحسن خرقانی، اگر چیزی ‏می‌دانی من گنجی بودم نهانی، كلید او شیخ ابوالحسن خرقانی‎.‎
ابن سینا نیز تحت تاثیر دیدارش با خراقانی کتاب الإشارات و التنبیهات را در شرح حال عارفان و تصوف ‏نوشت.ناصر خسرو قبادیانی از فیلسوفان زمان خود بود و بر مقام عقل بسیار تکیه داشت. بعد از دیدار با شیخ ‏ابوالحسن از وی برای ماندن در خانگاهش کسب اجازه کرد تا از محضر شیخ بیشتر بهره‌مند شود.‏
شیخ ابوسعید ابوالخیر که از عارفان بزرگ زمان خویش بود نیز بعد از دیدارش با شیخ بسیار متحول شد. در ‏حکایات شیخ ابوالحسن خرقانی آمده که شیخ از ابوسعید پرسید کجا می‌خواهی بروی؟ ابوسعید ابوالخیر پاسخ ‏داد به کعبه. شیخ  به او گفت تو بزرگتر از آنی که به کعبه بروی، برو به مقامی برس که کعبه به دیدار تو بیاید. ‏مقام معنوی شیخ به‌قدری والا بود که سلطان محمود پادشاه مقتدر غزنوي به ديدار شيخ ابوالحسن خرقاني ‏رفته و از وي نصيحت خواسته است.‏
خرقانی در سال 425 هجری در سن هفتاد و سه سالگی در روستای خرقان درگذشت.از آثار شیخ ابوالحسن ‏خرقانی می‌توان به رسالة الخائف الهائم من لومة اللائم،  فواتح الجمال و نورالعلوم اشاره کرد.‏
‏ اگر می‌خواهید بدانید آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در کجاست؟ این آرامگاه در استان سمنان، ۲۴ کیلومتری ‏شمال شاهرود، در تپه‌ای در شمال روستای خرقان قرار دارد. شما می‌توانید در برنامه سفرتان در شاهرود به ‏زیارت این عارف بزرگ رفته، دل‌ و جانتان را صفایی عرفانی و روحانی ببخشید.‏
ما برای زیارت این مکان عرفانی برنامه تور "جنگل ابر شاهرود و دامغان" را به شما پیشنهاد می‌کنیم چراکه در ‏این سفر به جنگل ابر، که یکی از جاذبه های گردشگری شاهرود محسوب می‌شود خواهیم رفت، زیارت آرامگاه ‏بایزید بسطامی را در برنامه خواهیم داشت و همچنین در مسیر بازگشت به تهران، از شهمیرزاد، این زمرد ‏داخل کویر، دیدار خواهیم داشت. شما می‌توانید با یک تیر چندین نشان زده و با ما بهترین و مطمئن‌ترین ‏سفرها را تجربه کنید. ‏

کاربر محترم : نظرات و تجربیات شما در خصوص آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در شاهرود به سایر کاربران در انتخاب های خود کمک می کند.در صورت ثبت نظر با نام کاربری،همان لحظه فعال می شود و در غیر این صورت پس از بررسی فعال می شود.

نام شما

عنوان نظر شما
  • امتیاز کلی شما به جاذبه
  • تا کنون
  • 4.7
شرح نظر شما