" من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشی..."
خب دیگه سفر کرمان ما هم به روزهای پایانیش رسید، بریم که بقیه زیباییهای کرمان رو ببینیم، برنامه این دو روز ما دیدن بم و راین و خرید سوغاتی بود.
روز سوم از اقامتگاهمون به سمت راین حرکت کردیم تا یکی از بناهای بزرگ خشتی دیدن کنیم. حدودا یک ساعت و سی دقیقه از کرمان تا راین فاصلهست. ما صبح نه چندان زود حرکت کردیم که قبل از غروب به ارگ بم رسیده باشیم و بتونیم از دیدن این بنای بینظیر لذت کافی ببریم.
بالاخره رسیدیم به ارگ راین که بعد از ارگ بم قدیمیترین بنای خشتی استان کرمانه. وارد قلعه که میشید سمت چپتون یک نقشه کامل از این ارگ وجود داره، قدمت این بنا برمیگرده به دوران ساسانیان، و در این مدت بارها بر اثر اتفاقات مختلف بهش آسیب وارد شده ولی در حال حاضر اوضاع نسبتا خوبی داره ولی همچنان نیاز به مرمت داره.
این ارگ بینهایت زیبا هم قسمت شاهنشین داره، هم اعیاننشین و هم عامهنشین، که با دیدن اونها تفاوت معماری و سبکشون رو متوجه میشید. شاهنشین میشه اقامتگاه حاکم شهر، اعیاننشین هم همون بزرگان حکومتی و اشرافزادگان و عامهنشین هم مختص به مردم و بازاریان بوده.
تو کوچه پس کوچههای ارگ که بگردید پلههای سمت راست و چپتون شما رو به سمت سقف خونههای ارگ میبرند و از اونجا میتونید یک نمای کلی از این فضا داشته باشید، اما مراقب باشید، چون این بنا در حال بازسازیه و ممکنه بعضی از قسمتهای سقف در صورت محکم نبودن فرو بریزه.
برای من این بازدید اولین تجربه دیدن یک ارگ خشتی بود. دیدن معماری این ارگ منو به شدت مجذوب خودش کرده بود، موقع راه رفتن در مخروبه های ارگ و کوچههای تو در تو و باریکش به آدمهایی که یه روزی اینجا زندگی میکردند، سبک زندگیاشون فکر میکردم. قدمت این ارگ به زمان ساسانیان برمیگرده و تا حدود دو قرن پیش هم مردم اینجا زندگی میکردند، امروز خالی از سکنه شده و ما توی کوچههای خشت و گلیش میگردیم.
این ارگ شامل 16 برج نگهبانی، آتشکده، بازار، سربازخانه، میدان، دالانهای سرپوشیده و مکتبخانهست. سربازان توی اون 16 برج وظیفه داشتند که ارگ و مردم رو از خطر هجوم دشمن و نزدیک شدن دشمن آگاه کنند و حواسشون به دور و بر ارگ باشه.
توی این ارگ آزادید که از هر قسمتی میخواید دیدن کنید و بچرخید و شاید هم در آخر مثل ما گم بشید! انقدر برای عکاسی و کشف کنجهای جدید از این دالان به اون دالان از این خونه به اون خونه رفتیم که نمیدونستیم کجاییم. یکی از راهنمایان اونجا کمکمون کرد و مسیر اصلی و خروجی رو پیدا کردیم. پس شما هم اگر مثل ما دوست دارید خودتون دست به کشف دوباره اینجا بزنید، براش 1 الی 2 ساعت وقت بذارید.
بعد از خداحافظی غمناک با این ارگ دلبر و جذاب به سمت بم حرکت کردیم. از ارگ راین تا بم حدودا یک ساعت و نیم توی راه خواهید بود. راهنما-راننده ما بهمون قول خوردن یک غذای خوشمزه کرمانی در بم رو داده بود و ما هم بیصبرانه منتظر رسیده به رستوران بودیم. غذایی که قرار بود بخوریم اسمش "قاتق بنه یا آببنه" بود. بنه یک نوع پسته کوهیه که برای این غذا اون رو میکوبونند و بعد با آب مخلوط میکنند و بهش ادویه و پیاز میزنند، بهش رب انار اضافه میکنند بعد هم نوش جان میکنند. این غذا سرد سرو میشه برای همین همسفر من خیلی دوست نداشت ولی من که خیلی لذت بردم واگر باز هم روزی به بم برگردم حتما این غذا رو میخورم.
خلاصه غذا تموم شد و راهی دیدن ارگ بم شدیم. توی مسیر از راین به بم تو ذهنم همش این بیت شعر دوره میشد " من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشی---- تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی" –شعر از حامد عسکری- و حسرت میخوردم که چرا زودتر به بم نیومدم.
و بالاخره به این زیبای خشتی 2500 ساله متلاشی رسیدیم. عظمتش واقعا میخکوبم کرد. متاسفانه در زلزله وحشتناک سال 82 این ارگ خیلی آسیب دید ولی امروزه در حال مرمته. این ارگ براتون از داستانهای جنگی و مقاومتش در مقابل بیگانگان میگه، فقط باید خوب گوش بدید...یادتونه در قسمت اول سفرنامه کرمان در مورد نبرد کرمان گفتم؟ توی اون نبرد وقتی آغاخان به کرمان حمله میکنه، لطفعلی خان زند به ارگ بم پناه میاره ولی با خیانت حاکم قلعه، محمد علی خان زابلی، لطفعلی خان زند کشته میشه و آغا محمد خان قاجار سلسه قاجار رو تاسیس میکنه. پس بریم برای دیدن این ارگ شگفتانگیز خشت و گلی:
وارد ارگ بم که میشید انگار اینجا یه دنیای دیگست تا حدود 150 سال پیش هم مردم اینجا زندگی میکردند ولی رفته رفته از اینجا به سمت باغستان و نخلستانها کوچ میکنند. در قدیم دور تا دور این ارگ خندق حفر شده بود و یکی از مستحکمترین ارگها بوده. روبروتون روی صخره عمارت حاکم شهر قرار داره و مسیری که توش قدم بر میدارید بازار این ارگ بوده. در قدیم اطراف شهرها رو حصار میکشیدند و برج نگهبانی روی دیوارهها قلعه میذاشتند، همچنین بیرون این دژ رو هم خندق حفر میکردند تا در صورت حمله دشمن بتونند از خودشون دفاع کنند. ارگ بم هم از این قواعد مستثنی نبوده.
بنای این ارگ از خشت و آجر و گله، توی مسیر مستقیمی که پیش روتونه خونههای کوچیک و کوچههایی زیادی رو میبینید. خیلی جاها میتونید سرک بکشید اما یک سری مناطق به دلیل وضعیت نامناسبی که دارند، همچنین در حال مرمتاند، اجازه ورود بهشون رو ندارید. توی این مسیر تابلوهای راهنمایی کاملی وجود داره و شما خیلی راحت میتونید مسیرتون رو به سمت ارگ حاکم پیدا کنید. توی مسیر از اصطبل – جاییکه میگن بین سربازان ارگ و لطفعلی خان زند نبردی رخ میده و خانزند یک تنه حریف چندین و چند سرباز بوده، تا بالاخره تسلیم و کشته میشه-، مسجد، سربازخانه، محله یهودیان گذر میکنید.
ورودی قلعه حاکم، انگار از کوه میری بالای، کمی سختی داره اما ارزشش رو داره، مسیر پیچ در پیچ رو گذر کنید تا به بالای قلعه برسید. منظره روبروتون یکی از زیباترین و ناراحت کنندهترین مناظره، ارگ خشتی که به ویرانهای تبدیل شده و بیرون از این ارگ، نخلستان سبز و چشمنواز رو میشه دید برای حظ بردن کامل از این ارگ و مناظر زیباش دو ساعتی رو در نظر بگیرید. به هر کنجی سر بزنید و عکاسی کنید.
دل کندن از اینجا برای من و همسفرم خیلی سخت بود اما مجبور بودیم برگردیم، کل مسیر برگشت رو سکوت کرده بودیم و جاهایی که رفته بودیم رو در ذهنمون دوره میکردیم. روز سوم ما هم اینطوری تموم شد و روز چهارم قرار بر خرید سوغاتی و بازارگردی داشتیم.
قطار برگشت ما ساعت 16 بود پس از صبح وقت برای گشت و گذار داشتیم، چمدونها رو توی اقامتگاه گذاشتیم و سمت بازار حرکت کردیم.
سوغاتی های خوردنی کرمان کلمپه، قوتو، کماج، قطاب و پسته و زیره و البته چای آلاله، یادتونه که از روز اول هرجا میرفتیم اینو سفارش میدادیم. کلمپه و قوتو رو خیلی مهمه از کجا بخرید و حتما از چیزی که میخرید کمی مزه کنید. برای خرید کلمپه چند شیرینیفروشی خوب توی کرمان هست که میتونید سراغشون برید: کلمپه اژدری و شیرینیسرای حمید. قوتو رو هم تقریبا همه جا دارند، اما حتما مزه کنید، جدای از تنوع بینظیرش، میزان شکری که داره خیلی مهمه.
اما به غیر از خرید خوراکی، پتهدوزی هم مخصوص کرمانیهاست. روی پارچههای کمی زخیم با نخهای رنگی دستدوزی میکنند و طرحهای فوقالعاده زیبایی ایجاد میکنند. علاوه بر پته، قالی کرمان هم معروفه که میتونید اونها رو هم ببینید. علاوه بر اینها ظروف مسی هم خیلی طرفدار داره که انواع بشقاب و وسایل تزیینی مسی رو میتونید پیدا کنید و بنا بر سلیقتون بخرید.
و این بود سفر چهار روزه ما به کرمان. شهر کرمان شهر عجیبیه، تاریخ فوقالعادهای داشته و همیشه مورد هجوم قرار گرفته و شاید بابت همینه که بیشتر جاذبههای کرمان بیرون از شهر قرار دارند و شما برای دیدنشون باید تا شهرهای مختلف برید، ما این سفر ماهان، شهداد، بم، راین رو دیدیم اما رفسنجان، جیرفت، زرند، درب بهشت، روستای هنزا هم از جاهایی هستند که اگر روزی باز مسیرم به کرمان کشیده شد حتما بهشون سر میزنم.
برای سفر به کرمان میتونید از کارشناسان ایرانگردی ما در علاءالدین کمک بگیرید و با ما در تاریخ های پیشرو همسفر بشید. اگر هم برنامه سفر ما باب میلتون نیست با ما تماس بگیرید تا تور اختصاصی مورد نظرتون رو براتون برنامهریزی کنیم. مطمئن باشید از سفر به کرمان راضی برمیگردید. برای رزرو تور کرمان، اینجا کلیک کنید.