سفر زیاد رفتهام اما برای اولین بار بود قصد داشتم به جنگل ابر بروم، برای همین تور جنگل ابر علاءالدین تراول را انتخاب کردم. اقامت ما در هتل قصر بسطام بود، هتلی چهارستاره که نزدیکترین هتل به جنگل ابر محسوب میشود و برخی اتاقهایش، چشمانداز جالبی به دالان بهشت و مقبره بایزید دارند.
روز اول 5 صبح از جلوی هتل هما حرکت کردیم و صبحانهای مفصل و پرانرژی در مسیر خوردیم. سمنان در مسیر ما بود، پس به میدان ارگ رفتیم و توقف کوتاهی آنجا داشتیم، میدان ارگ سمنان یادگار دوران قاجاریه است که کاشی کاری های جذابی دارد. کاشی های زرد رنگی که نشان از قاجاری بودن بنا داشت و نگارههای نبرد رستم و دیو سفید، نقش سرباز قاجاری، نقش توپ های جنگی و .... به وضوح بر روی این دروازه ارگ وجود دارد. ظهر به هتل قصر بسطام رسیدیم. استراحتی کوتاه داشتیم و عصرش رفتیم به سمت مقبره یک صوفی بزرگ که احتمالا همتون اسمش رو شنیدین. بایزدی بسطامی، سلطان العارفین!
آرامگاه بایزید خیلی نزدیک به هتل قصر بسطامه و اگر بخواین از هتل تا اونجا برین سه چهاردقیقه باید از وسط یه خیابون پردار و درخت رد بشین. این خیابون چون خیلی باصفاست و پر از درختای سرسبز چنار، بهش میگن دالان بهشت. آرامگاه بایزید خیلی حس خوبی داره، انگار پر از انرژی مثبته. میتونین ساعت ها محو کاشیهای قدیمیش برین که اگرچه بخشی از اون خراب شده ولی بازهم تماشاییه. یه امامزاده هم اون جاست که نقاشیهای داخل امامزاده خیلی جذاب بود. برج کاشانه و مسجد جامع بسطام هم کاملا نزدیک بود به این آرامگاه پس از اونجا هم بازدید کردیم. کمی هم اون اطراف سوغاتی و خشکبار خریدیم و گشت بایزدی ما تموم شد. یه تایم آزاد داشتیم برای استراحت، چون میخواستیم برای رفتن به جنگل ابر که برنامه فردامون بود کلی انرژی داشته باشیم.
برای رفتن به جنگل ابر پس از صرف صبحانهای خوش مزه و مقوی در هتل قصر بسطام، به سمت جنگل ابر راه افتادیم. به سوی روستای ابر راه افتادیم. آنجا ترانسفرمان عوض شد و از اتوبوسها به مینی بوس های محلی رفتیم، برای رسیدن به جنگل ابر، یک ساعتی در راه بودیم اما با وجود همسفران خوب این یه ساعت مثل یه لحظه گذشت. وقتی به جنگل ابر رسیدیم، لیدر محلی بهمون پیوست و یه سری توضیحات و نکات بهمون گفت. گفت که باید یه ساعت نیم پیاده روی داشته باشیم تا بریم جنگل رو ببینیم و برگردیم. تو جنگل زیرانداز انداختیم و ناهارمون رو هم خوردیم. با منظرههای عالی، پروانهها و درختهای خوشگل جنگل ابر عکس گرفتیم و تو مسیر پیادهرویمون کلی درخت زرشک، آویشن و آلوچه دیدیم. طبیعت گردی تو جنگل ابر واقعا لذت بخشه و یه آرامش خاصی بهتون میده. دیدن کلی منظره قشنگ و درخت سرسبز مگه میشه به کسی انرژی نده؟ تو جنگل چای آویشن کوهی و چای آتیشی رو امتحان کردیم که انگار طعمش با طعم همه چایهایی که تا حالا خورده بودیم متفاوت بود. راستی اکر شما هم میخواین همسفر تور جنگل ابر بشین، یه جفت کفش جنگل نوردی همراهتون باشه. از اردیبهشت تا آخر تابستون هم لباس خنک همراهتون باشه. دستمال مرطوب، صابون و یه دست لباس اضافه هم اگر همراهتون باشه بد نیست.
یه استراحت کوتاه کردیم و بالاخره از جنگل ابر دل کندیم تا بریم برسیم به آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی. شیخ ابوالحسن خرقانی 130 سال بعد از مرگ بایزید زندگی میکرد اما اون رو شاگرد بایزید میدونن. میگن که وقتی بایزید از خرقان رد میشده میگفته سالها بعد کسی میاد اینجا که از منه! میگن که ابوالحسن خرقانی شیرها رو رام میکرده و باهاشون هیزم جمع میکرده. تو آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی یه تندیس ازش وجود داره و بهتون خوشامد میگه. لیدرمون یه داستان جالب دیگه درمورد بایزید و شیخ ابوالحسن خرقانی گفت که برای من خیلی جالب بود. گویا یک بار، شیخ ابوالحسن خرقانی، روح بایزید رو احضار میکنه و بایزید بهش میگه: بیا تا هر دو دست یک دیگر گیریم و از زیر این درخت بجهیم آن درختی بود که هزار گوسفند در سایه ی او بخفتی - شیخ گفت: بیا تا هر دو دست لطف حق گیریم و بالای هر دو عالم بجهیم، که نه به بهشت التفات کنیم و نه به دوزخ. بعد از اون دوباره یه مسیر بیست دقیقه ای رو طی کردیم تا به هتلمون برسیم و روز آخر سفرمون رو شروع کنیم.
روز سوم رفتیم به سمت تهران و سمنان. شهمیرزاد که یه شهره تو مهدی شهر و فقط بیست دقیقه تا سمنان فاصله داره، یه شهر بهشتیه. یه زمانی شهمیرزاد روستای نمونه گردشگری شده بود هرچند الان به شهر تبدیل شده. شهمیرزاد پره از ویلاهای خوشگل و کوچه باغ هایی که این سمت و اون سمتش پر از درخت میوه است. اونجا بستنی هایی خوردیم که با شیر محلی درست شده بود و طعم بینظیری داشت. گردو و خشکبار، سوغات شهمیرزاده که اون رو از مردم محلی خریدیم. یه سر هم به آبشار هفت چشمه شهمیرزاد رفتیم. جایی خنک که خوردن هندونه اونجا برامون کلی لذت بخش بود.
ناهار رو هم تو هتل دربند سنگسر (مهدی شهر) خوردیم و این سفر پر از خاطره خوشمون تموم شد.