تور شهرکرد یک تور خاص برای آنهاست که سلیقهای خاص دارند. خاص بودن این تور از این جهت است که به معنای واقعی کلمه، هم فال است و هم تماشا! هم بازدید از جاذبههای تاریخی دارد و هم دیدن فرهنگ عشایر، هم اوج هیجان را میتوان با رفتینگ در آن تجربه کرد و هم بازدید از جذابترین جاذبههای طبیعی.
در تور عشایر بختیاری شهرکرد مرداد 98، ساعت 4:30 دقیقه از مقابل هتل هما حرکت کردیم و صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه در مجتمع بین راهی آفتاب میل کردیم. اولین وعده غذایی و اولین صبحانه یک تور بسیار مهم است، چرا که همسفران، اولین برخوردها و اولین آشناییها را با یکدیگر دارند. در هنگام صرف صبحانه با همسفرانمان آشنا شدیم و پس از آن به سمت گلپایگان حرکت کردیم. در راه گلپایگان از پناهگاه حیات وحش موته و معدن طلای موته گذر کردیم، توضیحات کامل این دو مکان دیدنی داده شد اما با توجه به مجوزهای بسیار سخت بازدید برای این دوجاذبه از کنارشان گذر کردیم تا دیگر مکان های دیدنی کشور عزیزمان را از دست ندهیم.
در گلپایگان به بازدید از ارگ گوگد پرداختیم. ارگی در مسیر جاده ابریشم با آجرهای قرمز یادگاری از 400 سال پیش که از آن به عنوان کاروانسرا و دژ نظامی استفاده میشد و اکنون به عنوان هتل سه ستاره سنتی فعالیت میکند.
پس از آن به سمت داران مرکز شهرستان فریدن رفتیم و ناهار را در هتل سیمرغ داران صرف کردیم تا با انرژی به سمت چادگان و سد زاینده رود برویم. سد دوقوسی که در زمان پهلوی ساخته شده و دیدن گلههای بزرگ ماهیهای بزرگ که در سد مشغول شنا بودند برایمان بسیار جذاب بود. پس از آن به سمت هتل رفتیم تا روز دوم سفر را با انرژی آغاز کنیم.
ارگ خانی چالشتر یا همان خانه ستوده چالشتر نخستین مکانی بود که بازدید روز دوم ما از آن شروع شد. این ارگ با معماری جذاب قجری، داستان جالبی از تاریخ گذشتگان با خود دارد. در هنگام بازدید از اتاق نقاشی، موزه مردم شناسی، موزه سنگ و سیاه چادر عشایری که همگی در این ارگ وجود داشتند، تورلیدر پرانرژی ما آقای گلی درباره چالشتر و این ارگ برایمان توضیحات کافی را دادند. برایمان جالب بود که فهمیدیم چالشتر مرکز قفل سازی ایران است و قفل چالشتری در دنیا معروف. از سخنان تور لیدر متوجه شدیم که اساتید قفل سازی چالشتر در دنیا جواز بزرگی کسب کردهاند و البته که هر کس بخواهد در حرفه قفل سازی چالشتری وارد شود باید 40 صنعت را یاد بگیرد. موزه سنگ خانه ستوده آنقدر زیبا بود که دیدنش را به تمامی دوستانم پیشنهاد خواهم داد. پس از آن به سمت کوهرنگ حرکت کردیم، در طول راه با ایل بزرگ بختیاری آشنا شدیم، هویت آنها، لباسشان و فرهنگ و آداب و رسومشان را بهتر شناختیم. به کوهرنگ سرچشمه زاینده رود که رسیدیم بسیاری از همسفران با لباسهای بختیاری عکس گرفتند. لباسهای بختیاری بسیار گران هستند اما برخی از همسفران ما به خاطر توضیحات لیدر عزیزمان راجع فلسفه لباسها از آن خرید کردند. برای مثال الان ما میدانیم که لباسی که چوقا نام دارد چه ارتباطی با فلسفه خیر و شر دارد. چوقا که خطوط موازی به رنگ مشکی بر زمینه سفید آن زیبایی خاصی به آن بخشیده است از کهنترین لباسهای اقوام ایرانی است. در مورد خطوط مشکی روی چوقا وجه تسمیههای متفاوتی رایج است. برخی به علت استفاده از دو رنگ سفید و مشکی در آن مقدس بودن این لباس و استفاده از آن در مراسم خاص و مذهبی را مطرح کردهاند. دو رنگ متضاد سفید و مشکی میتواند نماد ونمودی از حدیث مکرر خیر وشر، خوب وبد و ... باشد.
ملاقات با عشایر بختیاری، خوش و بش کردن با آنها، دیدن سیاه چادرهای عشایر، آشنایی با نحوه زندگی عشایری از نزدیک و گرفتن عکس یادگاری با آنها بهترین بخش سفر ما بود.
روز سوم از هتل چک اوت کردیم و به سمت پل تاریخی زمانخان رفتیم، پلی تاریخی بر روی زاینده رود. پس از دیدن این اثر تاریخی به تنها روستای بدون کوچه یاسه چای رفتیم و از آنجا بازدید کردیم. اینجا با برخی از همسفران سوار قایق های رفتینگ شدیم، یکی از بهترین جاهایی که در ایران میتوان از رفتینگ یا همان قایق سواری در آب های خروشان لذت برد. فکر میکنم اینجا اوج هیجان را تجربه کردیم. از طراوت آب و اب بازی لذت بردیم. دوست دارم باز هم این برنامه فرح و شاد را امتحان کنم. پس از رفتینگ سواری پرهیجان به سمت باغی در همان حوالی رفتیم و لباسهایمان را عوض کردیم. چایی در این باغ مصفا و پس از آن همه هیجان بسیار چسبید! سوار اتوبوس شدیم تا بازدید از کاروانسرای مادر شاه را از دست ندهیم. آنج کمی سوغات اصفهان یعنی گز و صنایع دستی خریدیم و از همسفران خوبمان خداحافظی کردیم.