مگر غیر از این است که بزرگترین نعمت و تکیهگاه ما برای زیستن بر این کره خاکی چیزی جز طبیعت نیست؟ طبیعت، مادر سخاوتمند ما با همه بیمهریهای ما ساخته است و همچنان برترین سرمایهای است که از زیباییهایش بهره میبریم. در ایران باستان، درک و مهر عمیقی نسبت به طبیعت وجود داشته و با برگزاری جشنها و رویدادهای متنوع، نوعی سپاس و شکرگزاری نسبت به نعمتهای پروردگار صورت میگرفته است. ارزشی که برای طبیعت وجود داشته است، ریشه در موضوعات دینی و آئینی هم دارد. برای مثال هر یک از نعمات طبیعی، نوعی نماد از تجلی پروردگار و مهر او به آدمی هم به شمار میرفته است. ارزشی که ایرانیان باستان برای عناصر چهارگانه قائل بودند هم به همین موضوع بازمیگردد. برای مثال، زرتشتیان خدای یگانه را اهورامزدا مینامند و تجلی پروردگار عالم را در نور میبینند. از همین رو است که برای نور و آتش احترام ویژهای قائل هستند و حتی در عبادتهای خود نیز رو به نور و آتش میایستند.
نهمین روز آذرماه در تقویم زردشتی، آذر به معنای آتش نام دارد. این همنامی ماه و روز، دلیلی برای برپایی جشنی موسوم به آذرگان بوده است. نهم آذر در تقویم زردشتی معادل روز سوم آذر در تقویم هجری شمسی است. این جشن پرشور هنوز هم در برخی از نقاط ایران برگزار میشود. علاوه بر تقارن روز و ماهی به یک نام در آذر، در ماهها و روزهای دیگر تقویم زردشتی هم چنین همنامی وجود داشته است. مثلا: فروردگان، تیرگان، خردادگان و... . در این روزها هم جشن و آیینهایی مخصوص در نظر گرفته میشده و شور و شادی خاصی میان مردم حکمفرما بوده است. در ادامه بیشتر از آذرگان و ریشههایش خواهید خواند.
چرا آذرگان را جشن میگیریم؟
جشن باستانی آذرگان در ستایش آتش یا به زبان اوستایی آتَر/آتَرش است. آتش در ایران باستان بسیار مقدس خوانده میشود. نور و گرمایی که آتش به آدمی عرضه میکند نمادی از مهر و لطف آذر اهورایی است و به همین خاطر است که زردتشتیان در آتشکدههای خود به پرستش این عنصر طبیعی میپرداختند. در حقیقت، جشن باستانی آذرگان درستایش آذر اهورایی برگزار میشود. مفاهیم استعاری این احترام و عشق بسیار وسیع، جالب و ارزشمند است. آتش در نزد زرتشتیان نمادی از تجلی پروردگار است. این نگاه نمادین به نور فقط در آیین زرتشتی وجود ندارد و در مذاهب دیگر هم به آن پرداخته شده است. مثلا آیهای در قرآن مجید میفرماید: «خداوند نور آسمانها و زمین است» یا در انجیل نوشته شده: «خداوند نور محض است و هیچ ظلمت و تیرگی در آن وجود ندارد». پس آتش نمادی از نور پروردگار است و به همین خاطر، زرتشتیان برای عبادت، قبله خود را به سمت آتش انتخاب کردهاند.
آذر فرشته نگهبان آتش است. آتشی که با فروغ و گرمایش به همه مخلوقات، گرمی و شور زندگی میبخشد. در یسنا که بخش مهمی از اوستا است هم درباره آتش توضیحاتی وجود دارد. در واقع، ۵ نوع آتش وجود دارد که در جشن آذرگان همه این ۵ نوع آتش مقدس و محترم شناخته میشوند:
• آتش برزی سونگ (بلند سود) آتشی است که در اجاق های خانوادگی و آدریانها یعنی آتشگاهها نگهداری میشود و به ترتیب حرمت خانواده و عشیره را میرساند؛
• آتش وهو فریان، آتشی است در کالبد و جسم انسان وجود دارد و حرارتی غریزی است که زنده بودن انسان به آن بستگی دارد (امروزه به آن دمای بدن میگویند)؛
• آتش اوروازشت بنا به تفسیر پهلوی آتشی است که در رستنی ها ونباتات عالم وجود دارد؛
• آتش وازشت که به برق آسمان در موقع رعد گفته میشود؛
• آتش سپینشت آتشی است که در گروسمان یا عرش اعلی فروزان و شعلهور است.
البته تقسیمبندیهای دیگری هم برای آتش وجود دارد که پشت هر یک فلسفه و عقایدی مستحکم تعریف شده است. زرتشتیان معتقد بودند که آتش باید از هر گونه ناپاکی به دور باشد. سه آتشکده بزرگ و اساطیری ایران باستان هم در استانهای زیر قرار داشتهاند:
• آتش موبدان در فارس که جمشید آن را بنا کرده بود؛
• آتش ارتشتاران در آذربایجان که کیخسرو آن را ساخته بود؛
• آتش کشاورزان که از سوی کِیگشتاسب بنا شده بود.
جشن باستانی آذرگان چه مراسم و مناسکی دارد؟
در سومین روز از آذرماه، ایرانیان باستان با روشن کردن آتش روی بام و در خانههای خود، مشغول به جشن و شادمانی میشدند. بازدید از آتشکدهها هم بخش دیگری از این روز مهم بوده است. در منازل افراد مختلف هم سفرههایی با غذاها و خوراکیهای متنوع به پا میشده تا همه در کنار هم به نیایش و شادی بگذرانند. برای درست کردن آتش هم از چوبهای معطر و خوشبو استفاده میکردند. در پایان جشن، هر کس از آتش بزرگی که برپا میشده، شعلهای به منزل خود میبرده است و سعی میکرده تا انتهای زمستان از خاموشی آن جلوگیری کند. مردم معتقد بودهاند که این آتش، مقدس و خوشیمن است و به نوعی برای رفتن به استقبال از زمستان به گرمی و نور آتش پناه میبردهاند. آتش برای زرتشتیان، حکم عنصری مقدس دارد و به همین خاطر است که هرگز لاشه و اجساد را در آن نمیسوزاندند و کشیدن سیگار و قلیان را نادرست میدانند.
در این روز، نظافت ظاهری هم اهمیت زیادی داشته است. همه اعضای خانواده باید خود را پاک و آراسته میکرده و بهترین لباسهای خود را میپوشیدهاند. مشورت و نظرخواهی از دیگران هم در روز جشن مبارک دانسته میشده و تصمیمات حاصل از مشورت در این روز اغلب نتایج خوبی به همراه داشته است.
این روزها هم جشن باستانی آذرگان در برخی از شهرها و مناطق ایران برگزار میشود. تهران، کرمان، یزد، شیراز و شهرهای دیگری هم جشن باستانی آذرگان را برپا میکنند. زرتشتیان سایر شهرها هم کماکان به آذرگان معتقدند و با خواندن قسمتهایی از کتاب اوستا سعی در به جا آوردن آیین آذرگان دارند.
انجمن موبدان تهران، محلههای کسنویه و اهرستان در یزد و خانه زرتشتیان اصفهان معمولا جشن آذرگان را با شور و حرارت خاصی برگزار میکنند. برخی از ایرانیان باتعصب مقیم کشورهای دیگر هم هر سال نسبت به برگزاری آیین جشن آذرگان خود را مقید میدانند. مثلا در شهر پِرت کشور استرالیا هر سال ایرانیان، جشن آذرگان را با اجرای تمام مناسک و آیینها برپا میکنند.